affordability

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being financially manageable

پیشنهاد کاربران

اَفوردَبیلِتی
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( اقتصادی – عمومی ) :**
توانایی افراد یا خانوار برای پرداخت هزینه های کالا یا خدمات بدون فشار مالی شدید.
مثال: *Affordability of housing is a major issue. *
...
[مشاهده متن کامل]

مقرون به صرفه بودن مسکن یک مشکل بزرگ است.
2. ** ( اجتماعی – شهری ) :**
در سیاست گذاری شهری، به معنای دسترسی مردم به مسکن، حمل ونقل، یا خدمات با هزینه ای که با درآمدشان سازگار باشد.
مثال: *They both say they’ll work together on improving affordability in New York City. *
هر دو می گویند برای بهبود مقرون به صرفه بودن در شهر نیویورک با هم همکاری خواهند کرد.
3. ** ( بازاریابی – مصرفی ) :**
ویژگی محصول یا خدمت که قیمت آن برای بخش بزرگی از جامعه قابل پرداخت باشد.
- - -
🔸 مترادف ها:
cost - effectiveness – accessibility – economic feasibility – reasonable pricing

توانایی خرید چیزی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : afford
✅️ اسم ( noun ) : affordability
✅️ صفت ( adjective ) : affordable
✅️ قید ( adverb ) : affordably
توان مالی ، قدرت خرید
قیمت به صرفه
صرفه پذیری اقتصادی
توان مالی
قابلیت پیشنهاد دادن. یعنی میزان قابلیت پیشنهاد دادن جنس یا کالایی
استطاعت مالی
مقرون به صرفگی