affirmatory


مثبت، تصدیق امیز، اظهارمثبت، کلمه اثبات، عبارت اثبات

جمله های نمونه

1. From seek affirmatory target, iron alarm used only mere 20 minutes of time.
[ترجمه گوگل]از جستجوی هدف تاییدی، زنگ آهنی تنها 20 دقیقه زمان استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]از جستجوی هدف affirmatory، زنگ خطر، فقط ۲۰ دقیقه از زمان استفاده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Today is the international with affirmatory U . N . eliminates impoverished day.
[ترجمه گوگل]امروز بین المللی با U تاییدی است N روز فقیر را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]امروز بین المللی با affirmatory U است ان یک روز فقیر را از بین ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If express company is inside affirmatory time nondelivery, consumer will win the compensation of entire fund transportation expenses.
[ترجمه گوگل]اگر شرکت اکسپرس در زمان تایید عدم تحویل باشد، مصرف کننده غرامت کل هزینه های حمل و نقل صندوق را برنده خواهد شد
[ترجمه ترگمان]اگر شرکت در داخل affirmatory زمان nondelivery باشد، مصرف کننده جبران کل هزینه های حمل و نقل عمومی را به دست خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Are you affirmatory today? Fast closing quotation, want to build a warehouse as soon as possible!
[ترجمه گوگل]آیا امروز مثبت هستید؟ نقل قول بسته شدن سریع، می خواهید در اسرع وقت یک انبار بسازید!
[ترجمه ترگمان]امروز حالت خوبه؟ تیزرو به نقل قولی که می دهد نزدیک می شود و می خواهد هرچه زودتر یک انبار بسازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The name is very affirmatory, without mutation, without the leeway of choice or metabolic pattern.
[ترجمه گوگل]این نام بسیار تأییدی است، بدون جهش، بدون آزادی انتخاب یا الگوی متابولیک
[ترجمه ترگمان]این نام خیلی ساده است، بدون جهش، بدون هیچ گونه راه انتخاب یا الگوی متابولیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Affirmatory fertilizer uses an amount, the fertilization that measure land still is important step.
[ترجمه گوگل]کود تاییدی مقداری مصرف می کند، کوددهی که زمین را اندازه گیری می کند هنوز گام مهمی است
[ترجمه ترگمان]کود شیمیایی از مقداری استفاده می کند و کود سازی که زمین را اندازه گیری می کند گام مهمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Beidasiman is affirmatory: The remaining sum in card will be returned with postal remittance form still.
[ترجمه گوگل]بیداسیمان تایید می کند: مبلغ باقی مانده در کارت با حواله پستی بازگردانده می شود
[ترجمه ترگمان](Beidasiman)affirmatory است: مبلغ باقی مانده در کارت با فرم وصول وجه ارسالی باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The our city's affirmatory this year economic growth target is 12 %.
[ترجمه گوگل]هدف رشد اقتصادی شهر ما در سال جاری 12 درصد است
[ترجمه ترگمان]هدف رشد اقتصادی امسال شهر ما ۱۲ درصد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. When does very difficult affirmatory China have game of the first network.
[ترجمه گوگل]چه زمانی چین تاییدی بسیار دشوار بازی شبکه اول را دارد
[ترجمه ترگمان]زمانی که چین کاری بسیار دشوار انجام می دهد، چین اولین شبکه را بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Probability sex method can reflect systematic reliability better, affirmatory more reasonable reserve capacity.
[ترجمه گوگل]روش جنسی احتمال می تواند قابلیت اطمینان سیستماتیک را بهتر منعکس کند، ظرفیت ذخیره تاییدی معقول تر
[ترجمه ترگمان]روش جنسیت احتمال قابلیت اعتماد سیستماتیک و قابلیت ذخیره معقول تری را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. How does cost of pay of reasonable and affirmatory unit delimit the scale of individual account?
[ترجمه گوگل]هزینه پرداخت واحد معقول و تاییدی چگونه مقیاس حساب فردی را محدود می کند؟
[ترجمه ترگمان]هزینه پرداخت یک واحد منطقی و affirmatory حدود مقیاس حساب فردی را مشخص می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Once the amortize method of the enterprise is affirmatory, do not get optional change.
[ترجمه گوگل]هنگامی که روش استهلاک شرکت تأیید شد، تغییر اختیاری دریافت نکنید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که روش amortize شرکت affirmatory است، تغییر اختیاری دریافت نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If be inside affirmatory time nondelivery, consumer will win compensation of entire fund transportation expenses.
[ترجمه گوگل]اگر در زمان تایید عدم تحویل باشد، مصرف کننده تمام هزینه های حمل و نقل صندوق را جبران خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]اگر در زمان affirmatory باشد، مصرف کننده جبران کل هزینه های حمل و نقل بودجه را به دست خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Beidasiman is affirmatory, will pay economy to compensate gold to all employee lawfully.
[ترجمه گوگل]بیداسیمان ایجابی است، برای جبران طلا به همه کارکنان قانوناً به اقتصاد پرداخت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]Beidasiman affirmatory است، به اقتصاد پول پرداخت می کند تا به همه کارمندان به طور قانونی غرامت پرداخت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Article basis afore - mentioned viewpoints, analysed the affirmatory method median.
[ترجمه گوگل]بر اساس مقاله دیدگاه‌های ذکر شده به روش تأییدی میانه تحلیل شد
[ترجمه ترگمان]ماده پایه مقاله پیش از اشاره، روش affirmatory میانه را آنالیز و تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• declaratory, affirmative, assertory

پیشنهاد کاربران

بپرس