affirmative action

/əˈfɝːmətɪvˈækʃən//əˈfɜːmətɪvˈækʃən/

(امریکا) سیاست جبران بی عدالتی های گذشته نسبت به اقلیت ها (به ویژه سیاهان)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a policy or program, supported by U. S. government regulations, to give equal opportunity in employment, college admissions, and the like to those considered previously disadvantaged, such as women and certain racial minority groups.

جمله های نمونه

1. The court's ruling narrowed the scope of the affirmative action program.
[ترجمه گوگل]حکم دادگاه دامنه برنامه اقدام مثبت را محدود کرد
[ترجمه ترگمان]حکم دادگاه محدوده برنامه اقدام ایجابی را محدود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Affirmative action was meant to redress the balance for minorities.
[ترجمه گوگل]هدف از اقدام مثبت، اصلاح تعادل برای اقلیت ها بود
[ترجمه ترگمان]هدف از این اقدام، جبران تعادل برای اقلیت ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They are, like Steven, vehemently opposed to affirmative action.
[ترجمه گوگل]آنها نیز مانند استیون به شدت با اقدام مثبت مخالف هستند
[ترجمه ترگمان] اونا، مثل \"استیون\" شدیدا مخالف عمل مثبت هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To its critics, "affirmative action" is seen as patronizing to women and minorities.
[ترجمه گوگل]از نظر منتقدان، "اقدام مثبت" به عنوان حمایت از زنان و اقلیت ها تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]برای منتقدان آن، \"اقدام ایجابی\" به عنوان patronizing به زنان و اقلیت ها به شمار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dole also switched his position on affirmative action, saying he wanted to dismantle a program he previously supported.
[ترجمه گوگل]دول همچنین موضع خود را در مورد اقدام مثبت تغییر داد و گفت که می‌خواهد برنامه‌ای را که قبلاً از آن حمایت می‌کرد، از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]دول همچنین موضع خود در رابطه با اقدام ایجابی را تغییر داد و گفت که می خواهد برنامه ای را که قبلا از آن پشتیبانی کرده بود از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cose also tackles the issue of affirmative action.
[ترجمه گوگل]کوز همچنین به موضوع اقدام مثبت می پردازد
[ترجمه ترگمان]Cose همچنین به مقابله با مساله اقدام ایجابی می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The increasing hostility to affirmative action has rubbed off on the diversity movement.
[ترجمه گوگل]خصومت فزاینده نسبت به اقدام مثبت، جنبش تنوع طلبی را از بین برده است
[ترجمه ترگمان]مخالفت فزاینده با اقدام ایجابی، جنبش گوناگونی را به خود جلب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The action is likely to reopen debates about affirmative action.
[ترجمه گوگل]این اقدام احتمالاً بحث های مربوط به اقدام مثبت را دوباره باز می کند
[ترجمه ترگمان]این اقدام احتمالا بحث های مربوط به اقدام ایجابی را بازگشایی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The crowd of affirmative action supporters included university students, government workers, community activists and business people.
[ترجمه گوگل]جمعیت حامیان اقدام مثبت شامل دانشجویان دانشگاه، کارکنان دولت، فعالان اجتماعی و تجار بود
[ترجمه ترگمان]جمعیت طرفداران اقدام ایجابی شامل دانشجویان دانشگاه، کارکنان دولت، فعالان اجتماعی و افراد تجاری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Buchanan opposes abortion, affirmative action, immigration and imports.
[ترجمه گوگل]بوکان مخالف سقط جنین، اقدام مثبت، مهاجرت و واردات است
[ترجمه ترگمان]بیوکنن با سقط جنین، اقدام ایجابی، مهاجرت و واردات مخالف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Above all, affirmative action assuages white guilt.
[ترجمه گوگل]مهمتر از همه، اقدام مثبت، احساس گناه سفید را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]، بالاتر از همه، اعمال مثبت یه گناه سفید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The chief beneficiaries of affirmative action are university students and black businessmen, who are the blacks most likely to succeed anyway.
[ترجمه گوگل]ذینفعان اصلی اقدام مثبت دانشجویان دانشگاه و تاجران سیاهپوست هستند که به هر حال سیاه‌پوستان به احتمال زیاد موفق خواهند شد
[ترجمه ترگمان]ذینفعان اصلی اقدام ایجابی، دانشجویان دانشگاهی و تجار سیاه پوست هستند که به احتمال زیاد در هر حال موفق به موفقیت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Affirmative action has been the most productive route ever for the emergence of minorities into the mainstream.
[ترجمه گوگل]اقدام ایجابی سازنده ترین مسیر برای ظهور اقلیت ها در جریان اصلی بوده است
[ترجمه ترگمان]اقدام Affirmative، موثرترین راه برای ظهور اقلیت ها در مسیر اصلی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At the same time, formal affirmative action programs are likely to be weakened considerably in the move toward flexible organizations.
[ترجمه گوگل]در عین حال، برنامه‌های اقدام مثبت رسمی احتمالاً در حرکت به سمت سازمان‌های انعطاف‌پذیر به میزان قابل توجهی تضعیف می‌شوند
[ترجمه ترگمان]در عین حال، برنامه های رسمی اقدام ایجابی به احتمال زیاد در حرکت به سمت سازمان های انعطاف پذیر ضعیف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In relation to affirmative action, it was felt that the Act is very unclear about what is and what is not permitted.
[ترجمه گوگل]در رابطه با اقدام مثبت، احساس می شد که قانون در مورد مجاز و غیرمجاز بودن بسیار نامشخص است
[ترجمه ترگمان]در رابطه با اقدام ایجابی، احساس شد که این قانون در مورد آنچه که وجود دارد و آنچه که مجاز نیست، بسیار مبهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• encouragement of increased representation of women and minorities in employment (or universities, etc.)

پیشنهاد کاربران

تبعیض مثبت
به معنی در پیش گرفتن سیاست و روشی برای اصلاح رویه های تبعیض آمیز در برابر اقلیت های نژادی، زنان، از کارافتادگان و سایر گروه هایی است که در طول تاریخ، از برخی یا بسیاری مزیت های اجتماعی بی بهره مانده اند.
اقدامی که برای جبران تبعیض های گذشته انجام میشود
( جبران تبعیض های گذشته )
efforts to make education and employment available to people who have traditionally been treated unfairly, for example because of their race or sex, by giving them some advantages over people who have traditionally been more powerful
...
[مشاهده متن کامل]

تلاش برای در دسترس قرار دادن آموزش و اشتغال برای افرادی که به طور سنتی با آنها ناعادلانه رفتار می شود، مثلاً به دلیل نژاد یا جنسیت، با دادن امتیازاتی به آنها نسبت به افرادی که به طور سنتی قدرتمندتر بوده اند.
** تبعیض مثبت، تخصیص سهمیه یا تبعیض جبرانی ( ( positive discrimination ) - ( به انگلیسی آمریکایی: Affirmative Action ) ) به معنی در پیش گرفتن سیاست و روشی برای اصلاح رویه های تبعیض آمیز در برابر اقلیت های نژادی، زنان، از کارافتادگان و سایر گروه هایی است که در طول تاریخ، از برخی یا بسیاری مزیت های اجتماعی بی بهره مانده اند. برای مثال، در سال ۱۹۷۰ در آمریکا، سیاهان دوازده درصد جمعیت را دارا بودند اما فقط ۲٫۲ درصد پزشکان از نژاد سیاه بودند. دانشکده پزشکی کالیفرنیا در اجرای برنامه تبعیض مثبت، رویه پذیرش دانشجو را تغییر داد و از هر صد پذیرش، شانزده مورد را برای سیاه پوستان اختصاص داد.
The filings say that after graduating, Mohn argued that he struggled to find a full - time job. He also alleged that his education and poor financial situation made him the target of "affirmative action and reverse discrimination. "

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/affirmative-action• https://en.wikipedia.org/wiki/Affirmative_action
[مدیریت و اقتصاد سلامت] اقدام مثبت
affirmative action ( جامعه شناسی )
واژه مصوب: تبعیض جبرانی
تعریف: سیاست یا برنامه ای که هدف آن کاستن از تبعیض هایی است که در گذشته بر فرد یا گروهی وارد شده است، ازطریق اقدامات مثبت برای در اختیار نهادن فرصت های مناسب در حوزۀ تحصیل و کسب و کار |||متـ . تبعیض مثبت
تبعیض جبرانی، تبعیض مثبت

بپرس