affine


منسوب سببی، خویشاوند سببی، خویشاوند از راه ازدواج، (ریاضی) آفین، مستوی، نسبت سلبی، نسبت ازدواجی

جمله های نمونه

1. affine connection
هم بندش مستوی،ارتباط آفین

2. This paper proposes an overlapped block affine motion compensation method to improve the translational motion model used in H. 26 and it improved the quality of image with complicated motion.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک روش جبرانی حرکت وابسته به بلوک همپوشانی را برای بهبود مدل حرکت انتقالی مورد استفاده در H 26 پیشنهاد می‌کند و کیفیت تصویر را با حرکت پیچیده بهبود می‌بخشد
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک روش کمپنزاسیون حرکت affine برای بهبود مدل حرکتی انتقالی بکار رفته در H را پیشنهاد می دهد و کیفیت تصویر را با حرکت پیچیده بهبود بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The charaters after affine transformation can also be recognized by a dyadic wavelet affine invariant function.
[ترجمه گوگل]نویسه‌های پس از تبدیل آفین را می‌توان با یک تابع ثابت وابسته موجک دوتایی تشخیص داد
[ترجمه ترگمان]The پس از تبدیل نسبت سلبی را می توان توسط یک تابع تبدیل affine wavelet affine به رسمیت شناخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The stress field is achieved by affine transformation through the complex function theory.
[ترجمه گوگل]میدان تنش با تبدیل آفین از طریق تئوری تابع پیچیده به دست می آید
[ترجمه ترگمان]میدان تنش از طریق تبدیل affine از طریق تیوری تابع مختلط بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A non - affine nonlinear model for a single - machine infinite - bus system with static VAR compensator ( SVC ) is established.
[ترجمه گوگل]یک مدل غیرخطی غیرخطی برای یک سیستم باس بی نهایت تک ماشینی با جبران کننده VAR استاتیک (SVC) ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]یک مدل غیر خطی غیر - برای یک سیستم باس بی نهایت تک ماشین با جبران کننده استاتیک VAR (SVC)ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Affine frame is a very basic concept in wavelet theory.
[ترجمه گوگل]فریم افین یک مفهوم بسیار اساسی در نظریه موجک است
[ترجمه ترگمان]چارچوب Affine یک مفهوم بسیار اساسی در نظریه موجک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Understanding affine transformations requires considerable mathematical sophistication.
[ترجمه مهسا] درک انتقالات پیوسته نیازمند پیچیدگی های قابل توجه ریاضی است
|
[ترجمه گوگل]درک تبدیل های وابسته به پیچیدگی ریاضی قابل توجهی نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]درک تغییرات نسبت سلبی به پیچیدگی ریاضی قابل توجه نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is possible an affine transformation to be applied to glyph images when they are loaded.
[ترجمه گوگل]این امکان وجود دارد که وقتی تصاویر گلیف بارگذاری می شوند، یک تبدیل افینی اعمال شود
[ترجمه ترگمان]این امکان وجود دارد که تبدیل affine به تصاویر حرف زمانی که بارگیری می شوند اعمال شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This paper gives a proof about the fundamental theorem(and the inverse theorem)on the affine groups of motions in the affinely connected spaces.
[ترجمه گوگل]این مقاله اثباتی در مورد قضیه اساسی (و قضیه معکوس) بر روی گروه‌های همبسته حرکات در فضاهای متصل به هم می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک اثبات درباره قضیه اساسی (و قضیه معکوس)در گروه های affine در فضاهای متصل affinely ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. First, we relax the uncertainty set to be intersection of a closed convex cone and the translation of an affine subspace.
[ترجمه گوگل]ابتدا، مجموعه عدم قطعیت را به عنوان تقاطع یک مخروط محدب بسته و ترجمه یک زیرفضای وابسته کاهش می دهیم
[ترجمه ترگمان]اول، ثابت می کنیم که عدم قطعیت ایجاد شده برای تقاطع یک مخروط محدب و ترجمه یک زیرفضای نسبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this paper we applied B-spline interpolatory graphical display algorithm to image affine transform.
[ترجمه گوگل]در این مقاله از الگوریتم نمایش گرافیکی درون‌یابی B-Spline برای تبدیل وابسته به تصویر استفاده کردیم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله ما یک الگوریتم نمایش گرافیکی interpolatory با نوار B برای تبدیل affine به image به کار بردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In this paper, we prove that invertible dynamic feedback linearizability is equivalent to linearizability by adding integrators for up to 4 dimensional affine nonlinear systems.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، ما ثابت می‌کنیم که خطی‌سازی بازخورد دینامیکی معکوس معادل خطی‌پذیری با افزودن انتگرال‌ها برای سیستم‌های غیرخطی آفین چهار بعدی است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ما ثابت می کنیم که بازخورد بازخورد پویا معکوس معادل با اضافه کردن integrators به سیستم های غیرخطی ۴ بعدی نسبت به linearizability است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It has been proved by experiments that this algorithm is high imperceptibility, high capacity, and robust to affine transformation and JPEG lossy compression.
[ترجمه گوگل]با آزمایشات ثابت شده است که این الگوریتم نامحسوس بالا، ظرفیت بالا و مقاوم در برابر تبدیل affine و فشرده سازی با اتلاف JPEG است
[ترجمه ترگمان]ثابت شده است که این الگوریتم با قابلیت بالا، ظرفیت بالا، و مقاوم در برابر تبدیل نسبت سلبی و فشرده سازی با فشرده سازی JPEG افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Secondly, the wrong match points were deleted based on the Mahalanobis distance with affine invariance.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، نقاط تطبیق اشتباه بر اساس فاصله ماهالانوبیس با تغییر ناپذیری affine حذف شدند
[ترجمه ترگمان]دوم، نقاط تطابق نادرست براساس فاصله Mahalanobis با تغییر ناپذیری نسبی حذف شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] همگن وابسته . منسوب نسبی . خویشاوندی و همگنی نسبی .صفت : به تغییر شکل یا دگر دیسی همگنی گفته می شود، به این معنی که حالتی است که در آن خطوط مستقیم اولیه بعد از تغییر شکل یا دگرسانی، ثابت باقی می ماند؛ نوعی دگرسانی ریاضی است.
[ریاضیات] مستوی

انگلیسی به انگلیسی

• allocating finite values to finite quantities (mathematics)

پیشنهاد کاربران

بپرس