aesthete

/ˈesθit//ˈiːsθiːt/

معنی: جمال پرست، طرفدار صنایع زیبا
معانی دیگر: عاشق هنر و زیبایی، زیباشناس، esthete : طرفدار صنایع زیبا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who is or professes to be particularly attentive to and appreciative of beauty, esp. in the arts.
متضاد: philistine

- She made no claim of understanding art, but her husband considered himself an aesthete.
[ترجمه گوگل] او هیچ ادعایی مبنی بر درک هنر نداشت، اما شوهرش خود را یک زیبایی شناس می دانست
[ترجمه ترگمان] به هیچ وجه ادعا نمی کرد که هنر را درک کند، اما شوهرش خود را an می پنداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He is a paradoxical aesthete as well as a paradoxical moralist.
[ترجمه گوگل]او یک اصیل متناقض و همچنین یک اخلاق گرا متناقض است
[ترجمه ترگمان]او یک aesthete پارادوکسیکال است و یک معلم اخلاق متناقض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The ugliness of the city would make an aesthete like you shudder.
[ترجمه گوگل]زشتی شهر اصحابی مثل تو را به لرزه در می آورد
[ترجمه ترگمان]زشتی شهر، مانند شما به لرزه درمی آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For he is the AESTHETE, as I had Yeats speak of him.
[ترجمه گوگل]زیرا او زیباشناس است، همانطور که من از ییتس خواسته بودم از او صحبت کند
[ترجمه ترگمان]چون او the است، همان طور که نام ییتس را گفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The president of the bank was a hard-faced aesthete with cheekbones so deeply indented that he appeared skull-like under harsh ceiling lights.
[ترجمه گوگل]رئیس بانک یک زیبایی چهره سخت با استخوان گونه های عمیقی بود که زیر نورهای خشن سقف شبیه جمجمه به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]رئیس بانک یک aesthete با صورتی سخت بود که گونه هایش چنان برجسته بودند که انگار زیر نور شدید سقف به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ever the aesthete, he admits that the container looks hideous but he likes the elegance of a dedicated storage system.
[ترجمه گوگل]او اعتراف می کند که ظروف زشت به نظر می رسد اما ظرافت یک سیستم ذخیره سازی اختصاصی را دوست دارد
[ترجمه ترگمان]او همیشه اقرار می کند که کانتینر بسیار زشت به نظر می رسد اما ظرافت یک سیستم ذخیره سازی اختصاصی را دوست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Among other traits of character, Xerxes was an aesthete.
[ترجمه گوگل]در میان دیگر ویژگی‌های شخصیتی، خشایارشا یک زیبایی‌شناس بود
[ترجمه ترگمان]در میان ویژگی های شخصیتی دیگر، Xerxes یک aesthete بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Was he at heart an aesthete, happiest making music in beautiful buildings among works of art?
[ترجمه گوگل]آیا او در قلب یک زیبایی شناس بود و در میان آثار هنری از همه خوشحال بود که در ساختمان های زیبا موسیقی می ساخت؟
[ترجمه ترگمان]آیا او در قلب یک aesthete و خوشبخت ترین موسیقی در ساختمان های زیبا در میان آثار هنری بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nobody will deny that Wilde is an outstanding aesthete.
[ترجمه گوگل]هیچ کس انکار نخواهد کرد که وایلد یک زیبایی شناس برجسته است
[ترجمه ترگمان]هیچ کس انکار نمی کند که وایلد یکی از aesthete برجسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He styled himself a socialist an aesthete and had been considerably influenced by William Morris.
[ترجمه گوگل]او خود را یک سوسیالیست و اصیل می دانست و به طور قابل توجهی تحت تأثیر ویلیام موریس قرار گرفته بود
[ترجمه ترگمان]او خود را یک سوسیالیست می نامید و به طور قابل توجهی تحت تاثیر ویلیام موریس قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As an aesthete, Wilde tried to blur the boundary between art and life.
[ترجمه گوگل]وایلد به عنوان یک زیبایی شناس سعی کرد مرز بین هنر و زندگی را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک aesthete، وایلد سعی کرد مرز بین هنر و زندگی را محو کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Don't we have in him a formalist, in fact an aesthete?
[ترجمه گوگل]آیا ما در او یک فرمالیست و در واقع یک زیبایی شناس نداریم؟
[ترجمه ترگمان]آیا در واقع ما در وجود او یک formalist و در حقیقت یک aesthete وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Perish that one might be polite or circumspect - such is the mark of the aesthete.
[ترجمه گوگل]هلاک شو که ممکن است فرد مؤدب یا محتاط باشد - این نشانه زیبایی است
[ترجمه ترگمان]Perish که ممکن است مودب و با احتیاط باشد، نشانه the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Then the thesis reaches the conclusion that Hardy is a misunderstood aesthete.
[ترجمه گوگل]سپس پایان نامه به این نتیجه می رسد که هاردی یک زیباشناس نادرست است
[ترجمه ترگمان]سپس این پایان نامه به این نتیجه می رسد که هاردی a misunderstood است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It argues that the Humanity SpirIt'should involve Truth, Goodness, Aesthete and Freedom.
[ترجمه گوگل]این استدلال می کند که روح انسانیت باید شامل حقیقت، خوبی، زیبایی و آزادی باشد
[ترجمه ترگمان]استدلال می کند که نوع بشر باید متضمن حقیقت، نیکی، آزادی و آزادی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جمال پرست (اسم)
esthete, aesthete

طرفدار صنایع زیبا (اسم)
esthete, aesthete

انگلیسی به انگلیسی

• gourmet, connoisseur, one with refined taste or keen appreciation of beauty
an aesthete is someone who loves and appreciates works of art and beautiful things.

پیشنهاد کاربران

تجملاتی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : aesthete ( esthete ) / aestheticism ( estheticism )
✅️ صفت ( adjective ) : aesthetic ( esthetic )
✅️ قید ( adverb ) : aesthetically ( esthetically )
شخصی که زیبایی رو میفهمه و ازش لذت میبره

بپرس