aerofoil


علوم هوایى : مقطع ایرودینامیکى

جمله های نمونه

1. High - lift aerofoil section with forward swept wings to give excellent stall and slow speed handling characteristics.
[ترجمه گوگل]بخش آئروفویل بالابر با بال‌های جاروب به جلو برای ارائه ویژگی‌های استال عالی و سرعت پایین هندلینگ
[ترجمه ترگمان]بخش aerofoil بلند با باله ای رو به جلو برای ایجاد غرفه عالی و ویژگی های حمل و نقل سرعت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The invention cancels the aerofoil, empennage and back helm, decreases the weight of plane, realizes lift vertically, enhances the height and realizes high-speed remote fly.
[ترجمه گوگل]این اختراع باعث لغو ایروفویل، باز شدن و سکان عقب، کاهش وزن هواپیما، بالا بردن عمودی، افزایش ارتفاع و تحقق پرواز از راه دور با سرعت بالا می شود
[ترجمه ترگمان]اختراع این اختراع the، empennage و سکان را از بین می برد، وزن هواپیما را کاهش می دهد، بالا بردن ارتفاع را درک می کند، ارتفاع را افزایش می دهد و پرواز دوردست با سرعت بالا را درک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Method is also applied to micro filter, aerofoil and plane plate, and good results are obtained.
[ترجمه گوگل]این روش برای میکرو فیلتر، آئروفویل و صفحه هواپیما نیز اعمال می شود و نتایج خوبی حاصل می شود
[ترجمه ترگمان]روش همچنین برای فیلتر کوچک، aerofoil و صفحه صفحه اعمال می شود و نتایج خوبی به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Three kinds of fan blade aerofoil have been designed according to the velocity distribution optimization criterion.
[ترجمه گوگل]سه نوع آئروفویل تیغه فن با توجه به معیار بهینه سازی توزیع سرعت طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]سه نوع پره فن aerofoil با توجه به معیار بهینه سازی توزیع سرعت طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Finally, It'shows an application example of aerofoil missile.
[ترجمه گوگل]در نهایت، یک نمونه کاربردی از موشک ایروفویل را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، یک مثال کاربردی از موشک aerofoil را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Main rotor is the key part of helicopter modeling, the associated modeling methods of aerofoil aerodynamic loads, rotor inflow dynamics and blade flap motion are discussed in detail.
[ترجمه گوگل]روتور اصلی بخش کلیدی مدل‌سازی هلیکوپتر است، روش‌های مدل‌سازی مرتبط با بارهای آیرودینامیکی آئروفویل، دینامیک جریان ورودی روتور و حرکت فلپ تیغه به تفصیل مورد بحث قرار گرفته‌اند
[ترجمه ترگمان]روتور اصلی بخش اصلی مدل سازی هلیکوپتر، روش های مدل سازی مربوطه of آیرودینامیک، دینامیک جریان ورودی روتور و حرکت دریچه تیغه می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A new algorithm is presented for position regulating of aerofoil bracket on an automatic drilling and riveting machine.
[ترجمه گوگل]الگوریتم جدیدی برای تنظیم موقعیت براکت آئروفویل بر روی دستگاه حفاری و پرچ اتوماتیک ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک الگوریتم جدید برای تنظیم میدان of بر روی یک دستگاه حفاری خودکار و یک ماشین جذاب ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The rotor blades work like the wings of an aeroplane, with an aerofoil shape providing lift.
[ترجمه گوگل]تیغه‌های روتور مانند بال‌های هواپیما کار می‌کنند، با شکل ایروفویل که باعث بالا رفتن می‌شود
[ترجمه ترگمان]تیغه های روتور مانند بال های هواپیما کار می کنند، با یک شکل aerofoil که آسانسور را تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The design of the winglet on the wingtip of a plane is a multifactor design, it is relatively complicated in the design of an aerofoil due to the influence of no lesser parameters.
[ترجمه گوگل]طراحی بال در نوک بال هواپیما یک طرح چند عاملی است، به دلیل تأثیر پارامترهای کمتر، در طراحی یک آئروفویل نسبتاً پیچیده است
[ترجمه ترگمان]طراحی winglet بر روی سطح یک هواپیما طراحی چند عاملی است، اما در طراحی یک aerofoil به علت تاثیر پارامترهای کم تر، نسبتا پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With use of this structure model, we can simulate the real performance of aerofoil very well.
[ترجمه گوگل]با استفاده از این مدل ساختار، می‌توان عملکرد واقعی آئروفویل را به خوبی شبیه‌سازی کرد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از این مدل ساختاری، می توانیم عملکرد واقعی of را به خوبی شبیه سازی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The deck is an orthotropic steel box girder of aerofoil shape with cantilevered cycle tracks and footway supported from the box.
[ترجمه گوگل]عرشه یک تیر جعبه فولادی ارتوتروپیک به شکل آئروفویل با مسیرهای چرخشی کنسولی و راهروی است که از جعبه پشتیبانی می شود
[ترجمه ترگمان]عرشه یک جعبه استیل orthotropic با شکل aerofoil با شیارهای معلق و footway است که از جعبه پشتیبانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The rotor blades work like the wings of an aeroplane, with aerofoil shape providing lift.
[ترجمه گوگل]تیغه‌های روتور مانند بال‌های هواپیما کار می‌کنند، با شکل ایروفویل که باعث بالا رفتن می‌شود
[ترجمه ترگمان]تیغه های روتور مانند بال های هواپیما کار می کنند، با شکل aerofoil که آسانسور را تامین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The effects of flapping frequency, wind velocity, angle of attack, plane shape of wing and cambered aerofoil are investigated.
[ترجمه گوگل]اثرات فرکانس بال زدن، سرعت باد، زاویه حمله، شکل صفحه بال و ایروفویل خاردار بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]اثرات بسامد flapping، سرعت باد، زاویه حمله، شکل صفحه بال و cambered aerofoil مورد بررسی قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] ایرفویل

انگلیسی به انگلیسی

• wing of an airplane

پیشنهاد کاربران

aerofoil ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: ماهیوار
تعریف: هر سطحی در سازه های هواگرد که طراحی آن به نحوی است که نیروی بَراری افزون بر نیروی پَسار تولید کند تا در مصرف سوخت صرفه جویی شود

بپرس