aeriform

/ˈerəˌfɔːrm//ˈeərɪfɔːm/

معنی: پوچ، هوا مانند
معانی دیگر: هوا مانند، پوچ

جمله های نمونه

1. Figures light and aeriform come unlooked for and melt away.
[ترجمه گوگل]فیگورهای سبک و بادی بدون دیده شدن می آیند و ذوب می شوند
[ترجمه ترگمان]شکل های نور و aeriform غیر منتظره می آیند و ذوب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Put forward to build the viewpoint of aeriform system finally.
[ترجمه گوگل]قرار دادن در نهایت برای ساختن دیدگاه سیستم هوایی
[ترجمه ترگمان]به جلو خم شوید تا در نهایت دیدگاه سیستم aeriform را بسازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Morality has some plant aeriform mandatory, removing the normative action of certain level to the society.
[ترجمه گوگل]اخلاق اجباری هوای گیاهی دارد و کنش هنجاری سطح معینی را در جامعه حذف می کند
[ترجمه ترگمان]اخلاق برخی از گیاهان را اجباری می کند و عمل هنجاری سطح خاص را به جامعه از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Aeriform capital dish vivid tangible capital, this is the rule of capital operation iron.
[ترجمه گوگل]ظرف هوا هوایی سرمایه ملموس زنده، این قاعده از آهن عملیات سرمایه است
[ترجمه ترگمان]سرمایه Aeriform پایتخت، پایتخت ملموس ملموسی است، این قاعده آهن عملیات سرمایه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This watch understands what family and commerce use aeriform fuel change.
[ترجمه گوگل]این ساعت متوجه می شود که خانواده و تجارت از چه چیزهایی برای تعویض سوخت هوادهی استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]این ساعت نشان می دهد که خانواده و تجارت چگونه از تغییر سوخت aeriform استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The growth that the incremental ratio materiality of aeriform investment invests is rapider.
[ترجمه گوگل]رشدی که نسبت افزایشی اهمیت سرمایه‌گذاری هوایی سریع‌تر است
[ترجمه ترگمان]رشدی که نسبت افزایشی مادیت زدایی سرمایه گذاری سرمایه گذاری می کند rapider است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Its value includes the value of tangible tangible value and aeriform service.
[ترجمه گوگل]ارزش آن شامل ارزش ارزش ملموس و خدمات هوایی است
[ترجمه ترگمان]ارزش آن شامل ارزش ارزش ملموس ملموس و خدمات aeriform است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The mental product that mental work place creates, have tangible product already, have aeriform product again.
[ترجمه گوگل]محصول ذهنی که محل کار ذهنی ایجاد می کند، از قبل محصول ملموس داشته باشد، دوباره محصول هوادار داشته باشد
[ترجمه ترگمان]محصول ذهنی که محل کار ذهنی ایجاد می کند، محصول ملموسی دارد، دوباره محصول aeriform دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is jotter batteries, cooperate it'fuse' jotter, explode at aeriform in the center.
[ترجمه گوگل]باطری‌های تیره‌ای است، با هم همکاری کنید، در قسمت هوا در مرکز منفجر شود
[ترجمه ترگمان]این باتری jotter است، با آن هم کاری می کند و در aeriform در مرکز منفجر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Toilet: Of toilet brown move the contrast that go up with cream-colored color and bedroom form quality, aeriform lieutenant general space of two spaces nature.
[ترجمه گوگل]توالت: از توالت قهوه ای تضاد که با رنگ کرم بالا می رود و کیفیت فرم اتاق خواب، فضای سرهنگ هوایی دو فضایی طبیعت است
[ترجمه ترگمان]توالت: از آرایش قهوه ای توالت، کنتراست که با رنگ کرم رنگ و کیفیت شکل اتاق خواب بالا می رود، فضای کلی سپهبد دو فضا را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پوچ (صفت)
absurd, futile, void, inoperative, null, empty, hollow, vain, trifling, vacuous, airy, aeriform, invalid, vaporous, frivolous, blank, inane, chaffy, unmeaning, nugatory

هوا مانند (صفت)
airy, aeriform

انگلیسی به انگلیسی

• airy in form, gaseous; insubstantial

پیشنهاد کاربران

بپرس