1. advisor or advis¨er, n.
رایزن،اندرزگر،مشاور،ناصح
2. i attended the meeting in the capacity of an advisor
در گردهمایی به عنوان رایزن حضور یافتم.
3. He was asked to act as an advisor on the project.
[ترجمه گوگل]از او خواسته شد تا به عنوان مشاور در این پروژه عمل کند
[ترجمه ترگمان]از او خواسته شد تا به عنوان مشاور این پروژه عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از او خواسته شد تا به عنوان مشاور این پروژه عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Do you have a financial advisor?
[ترجمه گوگل]آیا مشاور مالی دارید؟
[ترجمه ترگمان]آیا شما یک مشاور مالی دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا شما یک مشاور مالی دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The community advisor gave us a caravan to live in.
[ترجمه گوگل]مشاور جامعه کاروانی به ما داد تا در آن زندگی کنیم
[ترجمه ترگمان]مشاور اجتماعی به ما یک کاروان داد تا در آن زندگی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مشاور اجتماعی به ما یک کاروان داد تا در آن زندگی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He was extremely protective of his role as advisor.
[ترجمه گوگل]او از نقش خود به عنوان مشاور بسیار محافظت می کرد
[ترجمه ترگمان]او به شدت از نقش خود به عنوان مشاور حمایت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به شدت از نقش خود به عنوان مشاور حمایت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The duke was the king's most trusted advisor.
[ترجمه گوگل]دوک مورد اعتمادترین مشاور پادشاه بود
[ترجمه ترگمان]دوک بیشتر مشاور مورد اعتماد پادشاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوک بیشتر مشاور مورد اعتماد پادشاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Appeldoorn will continue to act as an advisor to the management board and will oversee the integration of Arcade into Wegener.
[ترجمه گوگل]Appeldoorn به عنوان مشاور هیئت مدیره ادامه خواهد داد و بر ادغام Arcade در Wegener نظارت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]Appeldoorn به عمل به عنوان مشاور هیات مدیره مدیریت ادامه خواهد داد و بر ادغام Arcade در Wegener نظارت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Appeldoorn به عمل به عنوان مشاور هیات مدیره مدیریت ادامه خواهد داد و بر ادغام Arcade در Wegener نظارت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. If your advisor is also selling financial products, you may get biased advice.
[ترجمه گوگل]اگر مشاور شما نیز محصولات مالی می فروشد، ممکن است مشاوره مغرضانه دریافت کنید
[ترجمه ترگمان]اگر مشاور شما هم محصولات مالی می فروشد، ممکن است نصیحت مغرضانه ای داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر مشاور شما هم محصولات مالی می فروشد، ممکن است نصیحت مغرضانه ای داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Content Advisor, which provides a way to bar kids from unsavory Web sites.
[ترجمه گوگل]Content Advisor، که راهی برای جلوگیری از ورود بچهها به وبسایتهای ناخوشایند ارائه میکند
[ترجمه ترگمان]مشاور محتوا، که راهی برای منع کودکان از وب سایت های ناخوشایند فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مشاور محتوا، که راهی برای منع کودکان از وب سایت های ناخوشایند فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Do not leave your advisor or reviewer guessing as to your intentions.
[ترجمه گوگل]مشاور یا بازبین خود را در مورد اهداف شما حدس نزنید
[ترجمه ترگمان]مشاور و مشورتی خود را با قصد و نیت پاک نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مشاور و مشورتی خود را با قصد و نیت پاک نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The Government appointed a special advisor to report upon possible solutions for community care and this report was published in early 198
[ترجمه گوگل]دولت مشاور ویژه ای را برای گزارش راه حل های احتمالی برای مراقبت از جامعه منصوب کرد و این گزارش در اوایل سال 198 منتشر شد
[ترجمه ترگمان]دولت مشاور ویژه را برای گزارش راه حل های احتمالی برای مراقبت های اجتماعی منصوب کرد و این گزارش در اوایل دهه ۱۹۸ به چاپ رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دولت مشاور ویژه را برای گزارش راه حل های احتمالی برای مراقبت های اجتماعی منصوب کرد و این گزارش در اوایل دهه ۱۹۸ به چاپ رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Oag pays tribute to Yoyo Nakajima, senior trade advisor in Glasgow.
[ترجمه گوگل]اواگ به یویو ناکاجیما، مشاور ارشد تجاری در گلاسکو ادای احترام می کند
[ترجمه ترگمان]Oag به to Nakajima، مشاور ارشد تجارت در گلاسکو ادای احترام می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Oag به to Nakajima، مشاور ارشد تجارت در گلاسکو ادای احترام می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Communications between a person and his legal advisor have absolute privilege which can only be waived by the client.
[ترجمه گوگل]ارتباط بین شخص و مشاور حقوقی وی دارای امتیاز مطلق است که فقط مشتری می تواند از آن چشم پوشی کند
[ترجمه ترگمان]ارتباطات بین فردی و مشاور قانونی او امتیاز مطلق دارند که تنها می تواند توسط مشتری نادیده گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ارتباطات بین فردی و مشاور قانونی او امتیاز مطلق دارند که تنها می تواند توسط مشتری نادیده گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید