advertizing

جمله های نمونه

1. Among other enticements, they advertized that they would take guests to Ramsgate for the day.
[ترجمه گوگل]از جمله وسوسه های دیگر، آنها تبلیغ می کردند که میهمانان را برای آن روز به Ramsgate می برند
[ترجمه ترگمان]در میان وسوسه های دیگر، آن ها اصرار داشتند که برای روز مهمان to را به Ramsgate ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Does Wuhan have advertizing company recruit the graphic designing probationer's?
[ترجمه گوگل]آیا ووهان دارای شرکت تبلیغاتی است که افراد آزمایشی طراحی گرافیک را استخدام می کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا Wuhan شرکت advertizing را در طراحی گرافیکی probationer ها استخدام می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Farmer PhRMA is standing spending millions on advertizing advertising to support the plan.
[ترجمه گوگل]کشاورز PhRMA میلیون‌ها دلار برای تبلیغات تبلیغاتی برای حمایت از این طرح هزینه می‌کند
[ترجمه ترگمان]کشاورز PhRMA میلیون ها دلار صرف تبلیغات advertizing می کند تا از این برنامه حمایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The customer resources, advertizing service ability and the brand aspect realize supplementary, the promotion.
[ترجمه گوگل]منابع مشتری، توانایی خدمات تبلیغاتی و جنبه نام تجاری، ارتقاء را تکمیل می کند
[ترجمه ترگمان]منابع مشتری، قابلیت خدمات advertizing و جنبه برند، مکمل و ارتقا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We do not blame a client for shortcomings in our advertizing.
[ترجمه گوگل]ما مشتری را به خاطر کاستی در تبلیغات خود سرزنش نمی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما یک مشتری را برای کاستی در advertizing مقصر نمی دانیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Contributed to the Sohu achievement biggest was still the brand advertizing and the online game.
[ترجمه گوگل]همچنان تبلیغات برند و بازی آنلاین در بزرگترین دستاورد سوهو نقش داشته است
[ترجمه ترگمان]Contributed به بزرگ ترین موفقیت Sohu هنوز نام تجاری advertizing و بازی آنلاین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Instead the review can cover relevant product information such as catalogues or advertizing material.
[ترجمه گوگل]در عوض، بررسی می‌تواند اطلاعات مربوط به محصول مانند کاتالوگ یا مطالب تبلیغاتی را پوشش دهد
[ترجمه ترگمان]در عوض، این مرور می تواند اطلاعات مربوط به محصول مربوطه مانند کاتالوگ یا مواد advertizing را پوشش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act or activity of marketing and promotion; promoting, drawing attention to (generally in order to sell goods or services); act of publicly announcing (also advertising)

پیشنهاد کاربران

بپرس