advertence

/ədˈvɜːtəns//ədˈvɜːtəns/

معنی: توجه
معانی دیگر: عطف، عمد

جمله های نمونه

1. He mentioned the problem casually with no advertence to its importance.
[ترجمه گوگل]او مشکل را بدون توجه به اهمیت آن به طور اتفاقی بیان کرد
[ترجمه ترگمان]او به این مساله اشاره کرد که به طور عادی به موضوع اهمیت چندانی نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Please accomplish an action advertence the packing.
[ترجمه گوگل]لطفاً قبل از بسته بندی اقدامی انجام دهید
[ترجمه ترگمان] لطفا یه کاری رو انجام بده تا وسایل رو جمع و جور کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He had been advertence your name to me.
[ترجمه گوگل]او نام تو را برای من تبلیغ کرده بود
[ترجمه ترگمان]او نام تو را به من گفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With the opening and progress of the economic social, the group of women enterpriser is growing up, which attract more and more advertence of people .
[ترجمه گوگل]با گشایش و پیشرفت اقتصاد اجتماعی، گروه زنان کارآفرین در حال رشد است که توجه بیشتر مردم را به خود جلب می کند
[ترجمه ترگمان]با باز شدن و پیشرفت اجتماعی اقتصادی، گروه زنان enterpriser در حال رشد است که افراد بیشتری را جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pcharter adduce us your everyman price C. I. F. Los Angeles across-the-board of our 5% commission, advertence the ancient date of addition.
[ترجمه گوگل]Pcharter قیمت هر فرد خود را C I F Los Angeles در سراسر کمیسیون 5٪ ما به ما اعلام کنید، تاریخ باستانی اضافه شدن را اعلام کنید
[ترجمه ترگمان]Pcharter قیمت everyman را به ما می دهد من اف لس انجلس، از طرف دیگر کمیسیون ۵ % ما، به تاریخ باستان اضافه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Adequate proof covers, but is not bound to, any autograph appearing from the assignor and advertence that the assignment has taken papplique.
[ترجمه گوگل]گواه کافی پوشش می‌دهد، اما ملزم به آن نیست، هر خودکاری که از تخصیص‌دهنده ظاهر می‌شود و اعلام می‌کند که انتساب پاپپلیک گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]پوشش کافی و کافی وجود ندارد، اما با هر گونه رونمایی از assignor و advertence که این تکلیف papplique را به خود اختصاص داده است، محدود نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The reason is obvious, such acts lack neither adequate advertence nor sufficient consent, even though the latter be elicited only to avoid a greater evil or one conceived to be greater.
[ترجمه گوگل]دلیل آن واضح است، چنین اعمالی نه احتیاط کافی دارند و نه رضایت کافی، حتی اگر این اعمال فقط برای اجتناب از شر بزرگتر و یا بزرگتر تصور شود
[ترجمه ترگمان]دلیل آن آشکار است که چنین اعمالی نه تنها کافی نیستند و نه رضایت کافی، اگرچه دومی فقط برای اجتناب از شر بزرگ تر یا بزرگ تر شدن تصور می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mr. Roberts, would you amuse sign an analysis almanac for me?May I have your character amount for advertence?
[ترجمه گوگل]آقای رابرتز، آیا می توانید یک سالنامه تحلیلی را برای من امضا کنید؟ آیا می توانم مبلغ شخصیت شما را برای تبلیغ داشته باشم؟
[ترجمه ترگمان]آقای رابرتس، شما این تقویم را برای من نشان می دهید؟ میتونم character رو برای \"advertence\" نگه دارم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

توجه (اسم)
attention, tendency, remark, tent, advertence, consideration, regard, care, notice, advertency, favor, keep, notation, assiduity, tendance, heed, attendance

انگلیسی به انگلیسی

• attention, mindfulness

پیشنهاد کاربران

بپرس