advantageously


باداشتن صرفه یاسود، سودمندانه، بطورمفید

جمله های نمونه

1. He rearranged his business affairs advantageously by investing his money overseas.
[ترجمه گوگل]او با سرمایه گذاری پول خود در خارج از کشور، امور تجاری خود را به نحو مطلوبی تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]او کاره ای تجاری خود را با سرمایه گذاری روی آب خارج از کشور تغییر داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The process advantageously features small investment, quick returns and environment friendliness.
[ترجمه گوگل]این فرآیند دارای سرمایه گذاری کوچک، بازدهی سریع و سازگاری با محیط است
[ترجمه ترگمان]این شرکت دارای ویژگی های سرمایه گذاری اندک، بازگشت سریع و دوستانه بودن محیط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Such a conclusion may be advantageously used in guiding the design of the turbine control system.
[ترجمه گوگل]چنین نتیجه‌گیری ممکن است به طور سودمند در هدایت طراحی سیستم کنترل توربین استفاده شود
[ترجمه ترگمان]این نتیجه گیری می تواند در هدایت طراحی سیستم کنترل توربین استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. More complex topographic features are treated advantageously by application of relaxation methods.
[ترجمه گوگل]ویژگی‌های توپوگرافی پیچیده‌تر با استفاده از روش‌های آرام‌سازی به‌خوبی درمان می‌شوند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش های تمدد اعصاب بیشتر از ویژگی های توپوگرافی پیچیده تر استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Advantageously, this may result in a reduction of data traffic and an improved implementation and standardization process.
[ترجمه گوگل]به نفع آن، این ممکن است منجر به کاهش ترافیک داده ها و بهبود فرآیند پیاده سازی و استانداردسازی شود
[ترجمه ترگمان]این امر ممکن است منجر به کاهش ترافیک داده و اجرای بهبود یافته و فرآیند استانداردسازی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Ge - depleted liquid phase is advantageously returned to the GeCl 4 converting process.
[ترجمه گوگل]فاز مایع بدون GeCl به طور سودمندی به فرآیند تبدیل GeCl 4 باز می گردد
[ترجمه ترگمان]فاز مایع Ge - تهی شده بسیار کارآمد است و به فرآیند تبدیل ۴ - ۴ برمی گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This translucent ceramic can be advantageously used as, for example, a material for object lens fitted to light pickup .
[ترجمه گوگل]از این سرامیک شفاف می توان به عنوان مثال، به عنوان ماده ای برای لنزهای شیئی که بر روی پیکاپ نور نصب شده است، استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]این سرامیک شیشه شفاف می تواند به عنوان مثال، یک ماده برای یک لنز هدف مجهز به وانت سبک استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The fast development of internet technology has advantageously guaranteed the revolution of course teaching.
[ترجمه گوگل]توسعه سریع فناوری اینترنت به نحو مطلوبی انقلاب تدریس دروس را تضمین کرده است
[ترجمه ترگمان]توسعه سریع فن آوری اینترنت، انقلاب آموزشی را تضمین کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Advantageously, it can also be used as access ramp to the bearing railway structure.
[ترجمه گوگل]به طور مزیت، می توان از آن به عنوان رمپ دسترسی به ساختار راه آهن یاتاقان نیز استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]همچنین می توان از آن به عنوان دسترسی به شیب ورودی به ساختار راه آهن استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The children were settled advantageously in Seattle.
[ترجمه گوگل]بچه ها در سیاتل مستقر شدند
[ترجمه ترگمان]این بچه ها در \"سیاتل\" اسکان داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Kindly oblige us by realizing same as advantageously as possible.
[ترجمه گوگل]لطفاً ما را با درک هر چه بیشتر سودمندتر ملزم کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا با توجه به این موضوع تا جایی که ممکن است به ما لطف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To show off becomingly or advantageously.
[ترجمه گوگل]برای خودنمایی به شکلی یا سودمند
[ترجمه ترگمان] \"که\" becomingly \" یا advantageously رو نشون بدم …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. New York city is advantageously situated on the bank of the Husdon River.
[ترجمه گوگل]شهر نیویورک در ساحل رودخانه هوسدون واقع شده است
[ترجمه ترگمان]این شهر در ساحل رودخانه Husdon واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The children were advantageously in Seattle.
[ترجمه گوگل]بچه‌ها در سیاتل بودند
[ترجمه ترگمان]این بچه ها در شهر سیاتل به وفور یافت می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• profitably, beneficially; usefully, conveniently

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : advantage
اسم ( noun ) : advantage
صفت ( adjective ) : advantageous / advantaged
قید ( adverb ) : advantageously

بپرس