صفت ( adjective )
مشتقات: advantageously (adv.), advantageousness (n.)
مشتقات: advantageously (adv.), advantageousness (n.)
• : تعریف: offering benefit, gain, or profit.
• مترادف: beneficial, favorable, profitable
• متضاد: detrimental, disadvantageous, unfavorable
• مشابه: best, expedient, fruitful, good, helpful, lucrative, opportune, propitious, remunerative, salutary, serviceable, valuable, well
• مترادف: beneficial, favorable, profitable
• متضاد: detrimental, disadvantageous, unfavorable
• مشابه: best, expedient, fruitful, good, helpful, lucrative, opportune, propitious, remunerative, salutary, serviceable, valuable, well
- Having experience in that particular area put her in an advantageous position.
[ترجمه گوگل] داشتن تجربه در آن زمینه خاص او را در موقعیت مناسبی قرار می دهد
[ترجمه ترگمان] داشتن تجربه در این ناحیه خاص، او را در موقعیتی بهتر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] داشتن تجربه در این ناحیه خاص، او را در موقعیتی بهتر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Fluency in another language can be advantageous in the job market.
[ترجمه گوگل] تسلط به زبان دیگر می تواند در بازار کار مفید باشد
[ترجمه ترگمان] رشد شیوایی در زبان دیگری می تواند در بازار کار مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] رشد شیوایی در زبان دیگری می تواند در بازار کار مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The hotel's being near the new convention center will be extremely advantageous.
[ترجمه لیدا] وجود هتل نزدیک مرکز همایش جدید شدیدا سودمند خواهد بود.|
[ترجمه گوگل] قرار گرفتن هتل در نزدیکی مرکز همایش های جدید بسیار سودمند خواهد بود[ترجمه ترگمان] هتلی که در نزدیکی مرکز گردهمایی قرار دارد به شدت مفید خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The fog turned out to be advantageous to the advancing army, making its movement invisible to the enemy.
[ترجمه گوگل] معلوم شد مه برای ارتش در حال پیشروی سودمند بود و حرکت آن را برای دشمن نامرئی می کرد
[ترجمه ترگمان] مه تبدیل به قشون روس شد و حرکت خود را به دشمن نزدیک تر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مه تبدیل به قشون روس شد و حرکت خود را به دشمن نزدیک تر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید