1. the adulteration of sumac
تقلب (بد افزایی) در سماق
2. During this period he became interested in the adulteration of tobacco, an issue of considerable importance in the 1830s and 1840s.
[ترجمه گوگل]در این دوره او به تقلب در تنباکو علاقه مند شد، موضوعی که در دهه های 1830 و 1840 اهمیت قابل توجهی داشت
[ترجمه ترگمان]در طول این مدت به the تنباکو علاقه مند شد که در دهه های ۱۸۳۰ و ۱۸۴۰ از اهمیت قابل توجهی برخوردار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This adulteration of food must stop.
4. The determination method for adulteration in sesame oil, peanut oil and salad oil was studied.
[ترجمه گوگل]روش تعیین تقلب در روغن کنجد، روغن بادام زمینی و روغن سالاد مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش تعیین تقلب در روغن کنجد، روغن بادام زمینی و روغن سالاد مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Not as adulteration convicted methods of free acid mine.
[ترجمه گوگل]نه به عنوان تقلب به روش های معدن اسید آزاد محکوم شده است
[ترجمه ترگمان]نه به این دلیل که تقلب در مواد اسیدی آزاد وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The adulteration of alcohol in the wine rouse public attention.
[ترجمه گوگل]تقلب الکل در شراب توجه عمومی را برانگیخته است
[ترجمه ترگمان]تقلب در الکل در شراب توجه عمومی را به خود جلب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Lack of consistency or homogeneity; adulteration.
8. This adulteration of food must be stopped.
[ترجمه گوگل]باید جلوی این تقلب در غذا گرفته شود
[ترجمه ترگمان]این جعل غذا باید متوقف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Adulteration with petroleum is permitted in certain circumstances.
[ترجمه گوگل]تقلب با نفت در شرایط خاصی مجاز است
[ترجمه ترگمان]Adulteration با نفت در برخی شرایط مجاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Beijing is struggling with fallout from adulteration of milk with the industrial chemical melamine.
[ترجمه گوگل]پکن با عواقب تقلب شیر با ماده شیمیایی صنعتی ملامین دست و پنجه نرم می کند
[ترجمه ترگمان]پکن در حال مبارزه با مشکلات ناشی از adulteration شیر با ملامین صنعتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. And resolutely down on fresh milk production and adulteration of the offense.
[ترجمه گوگل]و قاطعانه در مورد تولید شیر تازه و تقلب از جرم
[ترجمه ترگمان]و عزم جزم کرده بود تولید شیر تازه و جعل جرم را جعل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Adding melamine or hydrolyzed leather protein to watered-down dairy products boosts the results of protein tests to normal levels and hides the adulteration.
[ترجمه گوگل]افزودن ملامین یا پروتئین چرم هیدرولیز شده به محصولات لبنی کم آب، نتایج آزمایشات پروتئین را به سطح نرمال رسانده و تقلب را پنهان می کند
[ترجمه ترگمان]افزودن پروتیین leather یا hydrolyzed hydrolyzed به فراورده های لبنی، نتایج آزمایش ها پروتیینی را تا سطوح نرمال افزایش می دهد و مواد غذایی را پنهان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. An electronic nose was used for detection of bean oil adulteration in oil and oil.
[ترجمه گوگل]برای تشخیص تقلب روغن لوبیا در روغن و روغن از بینی الکترونیکی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]یک بینی الکترونیکی برای تشخیص تقلب در مواد نفتی لوبیا در نفت و روغن مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید