adulation

/ˌædʒəˈleɪʃn̩//ˌædjuˈleɪʃn̩/

معنی: پرستش، چاپلوسی
معانی دیگر: ستایش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: extreme or excessive praise.
مشابه: accolades, adoration, laudation, praise

- The film received adulation from the critics, but it did not fare well at the box office.
[ترجمه گوگل] این فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت، اما در باکس آفیس چندان موفق نبود
[ترجمه ترگمان] این فیلم مورد تحسین منتقدین قرار گرفت، اما در گیشه فروش خوب عمل نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He has spent a month basking in the adulation of the fans back in Jamaica.
[ترجمه گوگل]او یک ماه را صرف تحسین هواداران در جامائیکا کرده است
[ترجمه ترگمان]او یک ماه را در ستایش طرفداران خود در جامائیکا گذرانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He went to the extreme of adulation, describing Churchill as the greatest man who ever lived.
[ترجمه kambiz] او در نهایت چاپلوسی چرچیل را به عنوان بزرگترین مردی که تا بحال زیسته توصیف کرد
|
[ترجمه گوگل]او به افراط در ستایش پیش رفت و چرچیل را به عنوان بزرگترین مردی که تا به حال زندگی کرده است توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]با شنیدن تعریف و تمجید از چرچیل به عنوان بهترین مردی که تا به حال زندگی کرده بود، رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The teenager's adulation of the top group worried her parents.
[ترجمه گوگل]تحسین این نوجوان از گروه برتر والدین او را نگران کرد
[ترجمه ترگمان]The نوجوان از گروه برتر والدین او را نگران کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The officer basked in the adulation of his followers.
[ترجمه گوگل]افسر از تحسین پیروانش لذت برد
[ترجمه ترگمان]این افسر در ستایش پیروان خود پناه گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The book was received with adulation by critics.
[ترجمه گوگل]این کتاب با تحسین منتقدان مواجه شد
[ترجمه ترگمان]این کتاب مورد تحسین منتقدین قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He thrived on the adulation of his henchmen.
[ترجمه گوگل]او با ستایش سرسپردگانش رشد کرد
[ترجمه ترگمان]اون با چاپلوسی henchmen کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The band enjoy the adulation of their fans wherever they go.
[ترجمه گوگل]گروه هر کجا که می روند از تحسین طرفداران خود لذت می برند
[ترجمه ترگمان]نوازندگان در هر جا که می روند، از the هواداران خود لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Harley wasn't prepared for the fame and adulation that came with being a star athlete.
[ترجمه گوگل]هارلی برای شهرت و تحسینی که با ستاره شدن یک ورزشکار به دست آمد، آماده نبود
[ترجمه ترگمان]هارلی برای شهرت و adulation که با یک ورزش کار ستاره آمده بود آماده نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She is in no real need of epistolary adulation.
[ترجمه گوگل]او واقعاً نیازی به تحسین نامه نگاری ندارد
[ترجمه ترگمان]او نیازی به نگارش adulation در epistolary ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lewis has gained the adulation of fans around the country.
[ترجمه گوگل]لوئیس تحسین طرفداران را در سراسر کشور به دست آورده است
[ترجمه ترگمان]لوییس محبوبیت طرفداران را در سراسر کشور به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There has also been a great deal of adulation which is perhaps even more harmful for it generates mysticism.
[ترجمه گوگل]همچنین تحسین و تمجید فراوانی صورت گرفته است که شاید مضرتر از آن باشد زیرا عرفان آفرینی می کند
[ترجمه ترگمان]در عین حال، بسیاری از adulation و adulation که شاید حتی بیشتر برای خلق mysticism مضر باشد، وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Napoleon showed no reaction to his mens' adulation.
[ترجمه گوگل]ناپلئون هیچ واکنشی به تحسین مردانش نشان نداد
[ترجمه ترگمان]ناپلئون نسبت به تملق افراد خود هیچ واکنشی نشان نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. How do you feel about all this adulation and hero worship?
[ترجمه گوگل]چه احساسی نسبت به این همه تحسین و قهرمان پرستی دارید؟
[ترجمه ترگمان]نظر شما در مورد این ستایش و ستایش قهرمان چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. History abounds with great men worthy of adulation and emulation.
[ترجمه گوگل]تاریخ سرشار از مردان بزرگی است که شایسته تحسین و تقلید هستند
[ترجمه ترگمان]تاریخ مملو از مردان بزرگی است که شایستگی تملق و emulation را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پرستش (اسم)
praise, adoration, worship, devotion, adulation, idolization

چاپلوسی (اسم)
praise, adulation, flattery, lip service, subservience, sycophancy, blarney, grease, cajolement, cajolery, toadyism, subserviency, soft soap, fraise, wagtail

انگلیسی به انگلیسی

• flattery, fawning; excessive devotion
adulation is very great and uncritical admiration and praise; used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

تحسین
تقدیر یا ستایش بیش از حد
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : adulate
✅️ اسم ( noun ) : adulation
✅️ صفت ( adjective ) : adulatory
✅️ قید ( adverb ) : _
تملق / چاپلوسی
تقدیر - قدردانی

بپرس