adsorbent

/ædˈsɔːbənt//ædˈsɔːbənt/

معنی: جاذب، گیرا
معانی دیگر: رونشین شونده، رونشینگر، روچگالگر، برکشنده

جمله های نمونه

1. In this study the efficacy of adsorbents as antiendotoxin agents in a hapten induced rat model of colitis is investigated.
[ترجمه گوگل]در این مطالعه اثر جاذب به عنوان عوامل ضد اندوتوکسین در مدل کولیت ناشی از هاپتن موش بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]در این تحقیق، اثربخشی of به عنوان عوامل antiendotoxin در مدل موش induced ناشی از colitis مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. FCC diesel was refined with special terra alba adsorbent and the refined diesel stability has been improved.
[ترجمه گوگل]دیزل FCC با جاذب مخصوص Terra alba تصفیه شد و پایداری دیزل تصفیه شده بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]سوخت دیزل با استفاده از یک جاذب مخصوص terra اصلاح شده و ثبات دیزل تصفیه شده بهبود یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The ZrO(OH)2 as a selective adsorbent was used to quickly and low cost adsorb and remove SO42- from washing brine.
[ترجمه گوگل]از ZrO(OH)2 به عنوان یک جاذب انتخابی برای جذب سریع و کم هزینه و حذف SO42- از آب نمک شستشو استفاده شد
[ترجمه ترگمان]The (OH)۲ به عنوان یک جاذب انتخابی به سرعت و کم هزینه adsorb استفاده می شود و SO۴۲ - را از آب شستشو حذف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This work presented that 4-MEP adsorbent had high IgG sorption capacity and selectivity in human plasma. It shows excellent application prospect in the field of apheresis.
[ترجمه گوگل]این کار نشان داد که جاذب 4-MEP ظرفیت جذب IgG و گزینش پذیری بالایی در پلاسمای انسان دارد این چشم انداز کاربردی عالی در زمینه آفرزیس را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این کار نشان داد که جاذب ۴ - MEP دارای ظرفیت جذب بالایی برای جذب و گزینش پذیری در پلاسما است این برنامه چشم انداز کاربرد عالی را در حوزه of نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The alkali-treated "cage" polyamidoxime adsorbent (BCAO) possesses the high adsorptivity for the adsorption of carboxylic acids.
[ترجمه گوگل]جاذب پلی آمیدوکسیم "قفس" تیمار شده با قلیایی (BCAO) دارای قابلیت جذب بالایی برای جذب اسیدهای کربوکسیلیک است
[ترجمه ترگمان]The polyamidoxime (cage)با alkali (BCAO)دارای پتانسیل بالایی برای جذب اسیده ای کربوکسیلیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This kind of adsorbent possesses a good adsorption dynamic characteristics.
[ترجمه گوگل]این نوع جاذب دارای ویژگی های دینامیکی جذب خوبی است
[ترجمه ترگمان]این نوع جاذب دارای ویژگی های دینامیک جذب خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is shown that the improved coal ash adsorbent can obviously heighten the absorptivity of ions.
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که جاذب بهبود یافته خاکستر زغال سنگ می تواند به وضوح جذب یون ها را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]نشان داده شده است که جاذب خاکستر بادی اصلاح شده به طور آشکاری می تواند جذب یون ها را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When choosing adsorbent should pay attention to the following problem.
[ترجمه گوگل]هنگام انتخاب جاذب باید به مشکل زیر توجه کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی یک جاذب را انتخاب می کنید باید به مساله زیر توجه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Brief introduction of decolorant mechanism of various adsorbent decolorants is made, and research achievements on it in recent years are summarized.
[ترجمه گوگل]معرفی مختصری از مکانیسم رنگ‌زدایی انواع دکلورانت‌های جاذب انجام شده و دستاوردهای تحقیقاتی در سال‌های اخیر در مورد آن خلاصه می‌شود
[ترجمه ترگمان]معرفی مختصر مکانیزم decolorant مختلف decolorants مختلف انجام شده است و دستاوردهای تحقیقاتی در آن در سال های اخیر بصورت خلاصه بیان شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. FCC diesel was refined with special alba adsorbent and the refined diesel stability has been improved.
[ترجمه گوگل]دیزل FCC با جاذب مخصوص آلبا تصفیه شد و پایداری دیزل تصفیه شده بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]سوخت دیزل FCC با یک جاذب alba ویژه اصلاح شده و ثبات دیزل تصفیه شده بهبود یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ti - modified silica gel monolithic adsorbent was prepared by impregnation - deposition method.
[ترجمه گوگل]جاذب یکپارچه سیلیکاژل اصلاح شده با تیتانیم به روش اشباع - رسوب تهیه شد
[ترجمه ترگمان]adsorbent silica gel modified با روش رسوب - رسوب تهیه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A natural macromolecule adsorbent - modified chitosan ( VCG ) was prepared by using chitosan with vanillin.
[ترجمه گوگل]یک کیتوزان اصلاح شده با جاذب ماکرومولکول طبیعی (VCG) با استفاده از کیتوزان با وانیلین تهیه شد
[ترجمه ترگمان]یک کیتوزان طبیعی macromolecule - (VCG)با استفاده از کیتوزان با vanillin تهیه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Physical deterioration of adsorbent is not a problem.
[ترجمه گوگل]زوال فیزیکی جاذب مشکلی ندارد
[ترجمه ترگمان]زوال فیزیکی جاذب یک مشکل نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The alkali - treated cage adsorbent ( BCAO ) possesses the high adsorptivity for the adsorption of carboxylic acids.
[ترجمه گوگل]جاذب قفس تیمار شده با قلیایی (BCAO) دارای قابلیت جذب بالایی برای جذب اسیدهای کربوکسیلیک است
[ترجمه ترگمان]The موجود در قفس alkali (BCAO)دارای پتانسیل بالایی برای جذب اسیده ای کربوکسیلیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جاذب (صفت)
absorbent, adsorbent, catchy, absorbing, engrossing, attractive, absorptive, bibulous, catching, mesmeric, fruity

گیرا (صفت)
adsorbent, impressive

تخصصی

[شیمی] جاذب سطحی، رونشین شونده، رونشینگر، روچگالگر، برکشنده
[مهندسی گاز] جاذب، گیرا
[نساجی] جذب کننده - جاذب - ماده جاذب - الرطوبه سطحی - جاذب سطحی
[معدن] جذب کننده (فلوتاسیون)
[پلیمر] جاذب، جاذب سطحی

پیشنهاد کاربران

adsorbent ( شیمی )
واژه مصوب: برجذبنده
تعریف: ماده ای که مواد دیگر را برجذب می کند
جاذب

بپرس