adorned

/əˈdɔːrn//əˈdɔːn/

اراسته، پیراسته، مزین

جمله های نمونه

1. her hair was adorned with a rose
مویش را به گل سرخی آراسته بود.

2. the bride's dress was adorned with red and yellow spangles
لباس عروس با پولک های سرخ و زرد تزیین شده بود.

3. And his coat was adorned with a flamboyant bunch of flowers.
[ترجمه گوگل]و کتش با دسته گلی پر زرق و برق آراسته شده بود
[ترجمه ترگمان]و کتش را با یک دسته گل پر زرق و برق زینت داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The dancer was adorned with flowers.
[ترجمه گوگل]رقصنده با گل آراسته شده بود
[ترجمه ترگمان]رقاص با گل تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The young girl adorned herself with jewels.
[ترجمه گوگل]دختر جوان خود را با جواهرات آراسته کرد
[ترجمه ترگمان]دختر جوان خود را با جواهرات آراسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wild flowers adorned the river bank.
[ترجمه گوگل]گلهای وحشی کرانه رودخانه را زینت داده بودند
[ترجمه ترگمان]گل های وحشی ساحل رودخانه را زینت می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A Turkey carpet adorned the floor.
[ترجمه گوگل]یک فرش بوقلمون زمین را تزئین کرده بود
[ترجمه ترگمان]فرش ترکیه کف اتاق را زینت می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Their house is adorned with beautiful antique ornaments.
[ترجمه گوگل]خانه آنها با زیور آلات قدیمی زیبا آراسته شده است
[ترجمه ترگمان]خانه آن ها با تزیینات عتیقه زیبا تزیین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The walls were adorned with paintings.
[ترجمه گوگل]دیوارها با نقاشی تزئین شده بود
[ترجمه ترگمان]دیوارها با تابلوهای نقاشی آراسته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He recounted and adorned his adventure.
[ترجمه گوگل]ماجرای خود را بازگو کرد و آراست
[ترجمه ترگمان]او ماجرای خود را تعریف و تعریف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A diamond necklace adorned her neck.
[ترجمه گوگل]یک گردنبند الماس گردن او را آراسته بود
[ترجمه ترگمان]یک گردن بند الماس که به گردنش وصل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A vulgar flaring paper adorned the walls.
[ترجمه گوگل]یک کاغذ شعله ور مبتذل دیوارها را تزئین کرده بود
[ترجمه ترگمان]یک کاغذ flaring معمولی دیوارها را زینت داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The bride's hair was adorned with pearls and white flowers.
[ترجمه گوگل]موهای عروس با مروارید و گلهای سفید آراسته شده بود
[ترجمه ترگمان]موهای عروس با مروارید و گل های سفید تزئین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The alleys were adorned with banks of flowers.
[ترجمه گوگل]کوچه ها با کرانه های گل آراسته شده بود
[ترجمه ترگمان]خیابان ها با گل ها تزئین شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The cities were beautiful and adorned with all the fine things of the globe.
[ترجمه گوگل]شهرها زیبا و آراسته به همه چیزهای خوب جهان بودند
[ترجمه ترگمان]شهرها زیبا و آراسته به همه چیزهای خوب جهان بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• decorated, trimmed with ornaments; dressed, robed

پیشنهاد کاربران

بعنوان فعل به معنی زیبا سازی، آراستن، آذین بندی کردن و بعنوان صفت هم به معنی آراسته، آذین شده هست
محلی. [ م ُ ح َل ْ لا ] ( ع ص ) آراسته شده و زینت داده شده با زیور. ( ناظم الاطباء ) . آراسته شده و زیورداده شده. ( غیاث ) ( از منتهی الارب ) : مرصع به زر و گوهر و محلی به لاَّلی و جوهر. ( سندبادنامه ص 313 ) . هر دو منزه از لغو و تأثیم و محلی بخالص تبر تفضل و تکریم. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 449 ) .
...
[مشاهده متن کامل]

تو بی زیور محلائی و بی رخت
مزکائی و بی زینت مزین.
سعدی.
|| جلاداده شده. ( ناظم الاطباء ) . || وصف کرده شده. ( غیاث ) ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) . رجوع به تحلیه شود. || شیرین کرده شده. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به احلاء و تحلیة شود. || فرمان داده شده. || خوش نما و ظریف نوشته شده. ( ناظم الاطباء ) . || مجازاً به معنی چهره. ( غیاث ) ( آنندراج ) .

آراسته
رنگ باخته

بپرس