صفت ( adjective )
مشتقات: adorably (adv.), adorableness (n.)
مشتقات: adorably (adv.), adorableness (n.)
• (1) تعریف: deserving of being liked or admired; lovable.
• مترادف: lovable
• متضاد: detestable, hateful, repulsive
• مشابه: likable, sweet, winsome
• مترادف: lovable
• متضاد: detestable, hateful, repulsive
• مشابه: likable, sweet, winsome
- They're an adorable couple.
[ترجمه پرنیان] آنها زوج دوست داشتنی هستند.|
[ترجمه Yegane Zri] آنها یک زوج دوست داشتنی هستند.|
[ترجمه امیر] انها زوج جذابی هستند|
[ترجمه گوگل] آنها یک زوج دوست داشتنی هستند[ترجمه ترگمان] اونا زوج قابل ستایشی هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: charming.
• مترادف: charming, cute, darling, enchanting, winsome
• متضاد: disgusting, repellent, unappealing, unattractive, unpleasant
• مشابه: alluring, attractive, delightful, divine, fair, fetching, lovely, pleasing, precious, pretty, sweet
• مترادف: charming, cute, darling, enchanting, winsome
• متضاد: disgusting, repellent, unappealing, unattractive, unpleasant
• مشابه: alluring, attractive, delightful, divine, fair, fetching, lovely, pleasing, precious, pretty, sweet
- These puppies are adorable.
[ترجمه ساغر] این پاپی های کوچولی دوستداشتنی گوگولی اند|
[ترجمه Della] این توله ها گوگولیَن.|
[ترجمه Nothing] این توله سگ ها دوست داشتنی هستند. یا این پاپی ها دوست داشتنی هستند.|
[ترجمه گوگل] این توله ها دوست داشتنی هستند[ترجمه ترگمان] این طوله سگ ها دوست داشتنی هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید