1. adoption of children has become difficult
گرفتن کودکان به فرزندی دشوار شده است.
2. the adoption of a new policy
اتخاذ سیاستی جدید
3. the adoption of an evenhanded policy toward the arabs and jews
اتخاذ سیاست منصفانه در مورد اعراب و یهودیان
4. to place a child for adoption
بچه ای را سر راه گذاشتن (برای دادن به دیگران)
5. There are strict regulations concerning the adoption of children.
[ترجمه گوگل]قوانین سختگیرانه ای در مورد فرزندخواندگی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]مقررات شدیدی در رابطه با فرزندخواندگی کودکان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The baby was put up for adoption .
[ترجمه گوگل]نوزاد را برای فرزندخواندگی قرار دادند
[ترجمه ترگمان]بچه برای فرزند خواندگی پذیرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She put up her daughter for adoption in 196
[ترجمه گوگل]او دخترش را در سال 196 برای فرزندخواندگی قرار داد
[ترجمه ترگمان]او دخترش را در سال ۱۹۶ به فرزندی قبول کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They gave their babies up for adoption.
[ترجمه گوگل]آنها نوزادان خود را به فرزندخواندگی دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها بچه هایشان را برای فرزند خواندگی گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. When will the child be available for adoption?
[ترجمه گوگل]چه زمانی کودک برای فرزندخواندگی در دسترس خواهد بود؟
[ترجمه ترگمان]زمانی که کودک برای فرزند خواندگی در دسترس خواهد بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Adoption papers were duly filed in May 197
[ترجمه گوگل]اوراق فرزندخواندگی در ماه می 197 به درستی ثبت شد
[ترجمه ترگمان]برگه های فرزند خواندگی توی شماره ۱۹۷ ثبت شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She put the baby up for adoption.
[ترجمه گوگل]او بچه را برای فرزندخواندگی گذاشت
[ترجمه ترگمان]بچه رو برای فرزند خواندگی به فرزندی قبول کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Adoption can fail for all kinds of reasons.
[ترجمه گوگل]فرزندخواندگی به دلایل مختلف ممکن است شکست بخورد
[ترجمه ترگمان]فرزند خواندگی می تواند به هر دلیلی شکست بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. England was Conrad's country of adoption.
[ترجمه گوگل]انگلستان کشور فرزندخواندگی کنراد بود
[ترجمه ترگمان] انگلستان کشور فرزند خواندگی \"کنراد\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They were so happy when the adoption went through successfully.
[ترجمه گوگل]وقتی فرزندخواندگی با موفقیت انجام شد، بسیار خوشحال شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها آنقدر خوشحال بودند که فرزند خواندگی با موفقیت انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The committee recommended the adoption of new safety procedures.
[ترجمه گوگل]کمیته اتخاذ رویه های ایمنی جدید را توصیه کرد
[ترجمه ترگمان]این کمیته تصویب رویه های جدید ایمنی را توصیه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Everything about the child's adoption was against accepted practice.
[ترجمه گوگل]همه چیز در مورد فرزندخواندگی کودک خلاف رویه پذیرفته شده بود
[ترجمه ترگمان]همه چیز در مورد فرزند خواندگی در مورد فرزند خواندگی پذیرفته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید