adopter


گیرنده، اتخاذکننده، قبول کننده، اختیارکننده، لوله اتصالی

جمله های نمونه

1. No doubt there will be would-be adopters who are likely to find the possibility of inclusive adoption threatening and not wish to proceed.
[ترجمه گوگل]بدون شک، پذیرندگانی خواهند بود که احتمالاً احتمال پذیرش فراگیر را تهدید می کنند و مایل به ادامه کار نیستند
[ترجمه ترگمان]بدون شک کسانی که به احتمال زیاد احتمال پذیرش فراگیر را پیدا خواهند کرد و تمایلی به ادامه آن ندارند، وجود خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Advice on childcare for baby adopters may involve discussion on breastfeeding.
[ترجمه گوگل]توصیه در مورد مراقبت از کودک برای پذیرندگان نوزاد ممکن است شامل بحث در مورد شیردهی باشد
[ترجمه ترگمان]توصیه در مورد مراقبت از کودکان برای پذیرندگان کودک، ممکن است شامل بحث در مورد شیردادن از پستان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Surveys of adopters consistently highlight the need for pre-placement support and preparation.
[ترجمه گوگل]نظرسنجی از پذیرندگان به طور مداوم نیاز به پشتیبانی و آماده سازی قبل از استقرار را برجسته می کند
[ترجمه ترگمان]نظارت بر اتخاذ کنندگان به طور مداوم نیاز به حمایت از placement و آماده سازی را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. First, transracial adopters tend to belong to relatively high socioeconomic groups.
[ترجمه گوگل]اولاً، پذیرندگان فرانژادی تمایل دارند به گروه‌های اجتماعی-اقتصادی نسبتاً بالایی تعلق داشته باشند
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، پذیرندگان اولیه گرایش دارند که به گروهه ای اجتماعی - اقتصادی نسبتا بالا تعلق داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Belated adopters kept using their typewriters.
[ترجمه گوگل]پذیرندگان دیرهنگام همچنان از ماشین تحریر خود استفاده می کردند
[ترجمه ترگمان]کسانی که آن را قبول نکردند استفاده از ماشین های تحریر خود را ادامه دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The literature further suggests that transracial adopters are often very self-confident people with a resilience to stress.
[ترجمه گوگل]ادبیات بیشتر نشان می دهد که پذیرندگان فرانژادی اغلب افرادی با اعتماد به نفس با انعطاف پذیری در برابر استرس هستند
[ترجمه ترگمان]این مقاله همچنین نشان می دهد که پذیرندگان اولیه اغلب افراد بااعتماد به نفس بسیار بااعتماد به نفس هستند و انعطاف پذیری زیادی در رابطه با استرس دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The adopter may adopt one child only, male or female.
[ترجمه گوگل]پذیرنده می تواند تنها یک فرزند، مرد یا زن را به فرزندی قبول کند
[ترجمه ترگمان]فرد پذیرنده ممکن است تنها یک فرزند، مذکر یا مونث را به فرزندی قبول کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. New Zealand was an early adopter of a performance - based building code in 199
[ترجمه گوگل]نیوزلند در سال 199 اولین قوانین ساختمان مبتنی بر عملکرد را پذیرفت
[ترجمه ترگمان]نیوزلند اولین پذیرنده ساخت یک کد ساختمان بر پایه عملکرد در ۱۹۹ فرد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Perhaps passersby would mistake me for an early adopter.
[ترجمه گوگل]شاید رهگذران من را با یک پذیرنده اولیه اشتباه بگیرند
[ترجمه ترگمان]شاید passersby مرا به خاطر یک adopter زود اشتباه گرفته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Furthermore, the stationary diffusion rate increases with initial adopter rate, but the marginal effects of increasing initial adopters decreases monotonously .
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، نرخ انتشار ثابت با نرخ پذیرش اولیه افزایش می‌یابد، اما اثرات حاشیه‌ای افزایش پذیرندگان اولیه به طور یکنواخت کاهش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، نرخ نفوذ ایستا با نرخ اولیه پذیرنده افزایش می یابد، اما اثرات حاشیه ای افزایش پذیرندگان اولیه، به طور یکنواخت کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Article 8 The adopter may adopt one child only, male or female.
[ترجمه گوگل]ماده 8 - فرزندخوانده می تواند تنها یک فرزند اعم از مرد یا زن را به فرزندی قبول کند
[ترجمه ترگمان]ماده ۸ پذیرنده ممکن است تنها یک فرزند، مذکر یا مونث را به فرزندی قبول کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Seems a a banded baby found a adopter.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد یک نوزاد باند بسته، یک فرزندخوانده پیدا کرده است
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد یه بچه بزرگ یه \"adopter\" پیدا کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The laws at the habitual residence of the adopter at the time of adoption shall apply to the validity of adoption.
[ترجمه گوگل]قوانین محل سکونت عادی فرزندخوانده در زمان فرزندخواندگی در مورد اعتبار فرزندخواندگی اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]قوانین اقامت همیشگی پذیرنده در زمان فرزند خواندگی، باید از اعتبار فرزند خواندگی استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A social worker is appointed to interview the prospective adopters.
[ترجمه گوگل]یک مددکار اجتماعی برای مصاحبه با پذیرندگان احتمالی منصوب می شود
[ترجمه ترگمان]یک مددکار اجتماعی برای مصاحبه با پذیرندگان آینده منصوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who takes as his own, one who embraces or espouses (a person, idea, cause, etc.)

پیشنهاد کاربران

پذیرنده، کاربر، استفاده کننده
adopter ( علوم سلامت )
واژه مصوب: فرزندپذیر
تعریف: کسی که کودکی را به فرزندی پذیرفته است
سازوارگر - آداپتور ( مبدل برق )
پذیرندگان

بپرس