1. i am admittedly afraid
اذعان می کنم که می ترسم.
2. The technique is painful, admittedly, but it benefits the patient greatly.
[ترجمه گوگل]این تکنیک، مسلماً دردناک است، اما برای بیمار بسیار مفید است
[ترجمه ترگمان]این روش، مسلما دردناک است، اما این روش تا حد زیادی به نفع بیمار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It's only a theory, admittedly, but the pieces fit together.
[ترجمه گوگل]مسلماً این فقط یک نظریه است، اما قطعات با هم هماهنگ می شوند
[ترجمه ترگمان]این فقط یک نظریه است، اما این تکه ها با هم جور می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Admittedly, I've never actually been there.
[ترجمه گوگل]باید اعتراف کرد که من هرگز آنجا نبوده ام
[ترجمه ترگمان]مسلما در واقع من هیچ وقت اونجا نبودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Admittedly, I could have tried harder but I still don't think all this criticism is fair.
[ترجمه گوگل]مسلماً میتوانستم بیشتر تلاش کنم، اما هنوز فکر نمیکنم این همه انتقاد منصفانه باشد
[ترجمه ترگمان]مسلما می توانستم بیشتر تلاش کنم، اما هنوز فکر نمی کنم این انتقاد عادلانه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Admittedly, Venice wasn't a very big place, but there was little chance of meeting her again accidentally.
[ترجمه گوگل]مسلماً، ونیز مکان خیلی بزرگی نبود، اما شانس کمی برای ملاقات مجدد تصادفی با او وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، ونیز یک مکان بسیار بزرگ نبود، اما شانس کمی برای ملاقات او به طور تصادفی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Admittedly, he didn't know that at the time.
[ترجمه گوگل]مسلماً او در آن زمان این را نمی دانست
[ترجمه ترگمان]درست است که در آن زمان این موضوع را نمی دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This has led to financial losses, though admittedly on a fairly small scale.
[ترجمه گوگل]این امر منجر به خسارات مالی شده است، هرچند مسلماً در مقیاس نسبتاً کوچک
[ترجمه ترگمان]این مساله منجر به خسارت های مالی می شود، البته در مقیاس نسبتا کوچک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He is admittedly an atheist.
10. He is looking to improve on his admittedly modest achievements so far.
[ترجمه گوگل]او به دنبال بهبود در دستاوردهای مسلماً کم خود تاکنون است
[ترجمه ترگمان]او به دنبال بهبود بخشیدن به دستاوردهای متواضعانه خود تا کنون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Admittedly, it is rather expensive but you don't need to use much.
[ترجمه گوگل]مسلماً نسبتاً گران است اما نیازی به استفاده زیاد ندارید
[ترجمه ترگمان]مسلما، این کار بسیار هزینه بر است، اما نیازی نیست زیاد از آن استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Not very funny admittedly - but true.
[ترجمه گوگل]مسلماً خیلی خنده دار نیست - اما درست است
[ترجمه ترگمان]واقعا خنده دار نبود - اما حقیقت داشت -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. None the less, in an admittedly modest way, his idea is beginning to work.
[ترجمه گوگل]با این حال، به شیوه ای متواضعانه، ایده او شروع به کار کرده است
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از این موارد، به شیوه ای نسبتا ساده، ایده او شروع به کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The facts here being admittedly extreme, the Court of Appeal could dismiss this suggestion without difficulty.
[ترجمه گوگل]حقایقی که در اینجا مسلماً افراطی است، دادگاه استیناف می تواند این پیشنهاد را بدون مشکل رد کند
[ترجمه ترگمان]حقایق اینجا واقعا افراطی هستند، دادگاه استیناف می تواند این پیشنهاد را بدون مشکل رد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Admittedly I didn't get as much work done as I'd hoped this morning, but it should be finished soon.
[ترجمه گوگل]مسلماً امروز صبح آنقدر که انتظار داشتم کارم را انجام ندادم، اما باید به زودی تمام شود
[ترجمه ترگمان]درست است که این کار را همان طور که امیدوار بودم انجام نداده بودم، اما به زودی تمام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید