1. I was admiring the exquisite workmanship in the mosaic.
[ترجمه گوگل]من کار بدیع در موزاییک را تحسین می کردم
[ترجمه ترگمان]من از این مهارت بسیار لذت می بردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من از این مهارت بسیار لذت می بردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We stood for a few moments, admiring the view.
[ترجمه a clever friend] ما برای چند لحظه ایستادیم، منظره را تحسین کردیم|
[ترجمه گوگل]چند لحظه ایستادیم و منظره را تحسین کردیم[ترجمه ترگمان]چند لحظه ایستادیم و منظره را تحسین کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I've just been admiring your new car.
[ترجمه گوگل]من فقط ماشین جدید شما را تحسین کردم
[ترجمه ترگمان]همین الان ماشین جدیدت رو تحسین کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همین الان ماشین جدیدت رو تحسین کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Annette was getting lots of admiring looks/glances in her new red dress.
[ترجمه گوگل]آنت در لباس قرمز جدیدش نگاهها/نگاههای تحسینآمیز زیادی داشت
[ترجمه ترگمان]آنت با لباس سرخ جدیدش نگاه های تحسین آمیزی به خود گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آنت با لباس سرخ جدیدش نگاه های تحسین آمیزی به خود گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was admiring my new car.
[ترجمه گوگل]او ماشین جدید من را تحسین می کرد
[ترجمه ترگمان] اون داشت ماشین جدیدم رو تحسین می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون داشت ماشین جدیدم رو تحسین می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I was admiring the cathedral's stained-glass windows.
[ترجمه گوگل]من شیشه های رنگی کلیسای جامع را تحسین می کردم
[ترجمه ترگمان]از پنجره های پر از شیشه های پنجره کلیسا تحسین می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از پنجره های پر از شیشه های پنجره کلیسا تحسین می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I was just admiring the detail in the doll's house - even the tins of food have labels on them.
[ترجمه گوگل]من فقط جزئیات خانه عروسک را تحسین می کردم - حتی قوطی های غذا هم روی آنها برچسب دارند
[ترجمه ترگمان]من فقط داشتم جزئیات خانه عروسک را تحسین می کردم - حتی قوطی غذا روی آن ها برچسب خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من فقط داشتم جزئیات خانه عروسک را تحسین می کردم - حتی قوطی غذا روی آن ها برچسب خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She was used to receiving admiring glances from men.
[ترجمه گوگل]او عادت داشت نگاه های تحسین آمیز مردان را دریافت کند
[ترجمه ترگمان]عادت کرده بود که با تحسین از مردها نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عادت کرده بود که با تحسین از مردها نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I prowled around the lake admiring the beautiful scenery.
[ترجمه گوگل]من در اطراف دریاچه چرخیدم و مناظر زیبا را تحسین کردم
[ترجمه ترگمان]اطراف دریاچه پرسه می زدم و از مناظر زیبا لذت می بردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اطراف دریاچه پرسه می زدم و از مناظر زیبا لذت می بردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Their vintage car attracted admiring glances wherever they went.
[ترجمه گوگل]ماشین قدیمی آنها هر جا که می رفتند نگاه های تحسین برانگیز را به خود جلب می کرد
[ترجمه ترگمان]اتومبیل vintage هر جا که می رفتند، با تحسین به آن ها نگاه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اتومبیل vintage هر جا که می رفتند، با تحسین به آن ها نگاه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He cast her an admiring glance.
[ترجمه گوگل]نگاهی تحسین برانگیز به او انداخت
[ترجمه ترگمان]با تحسین نگاهش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با تحسین نگاهش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I was just admiring your jacket, Delia.
[ترجمه گوگل]من فقط کتت را تحسین می کردم، دلیا
[ترجمه ترگمان]من فقط داشتم کتت رو تحسین می کردم، دلیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من فقط داشتم کتت رو تحسین می کردم، دلیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She always has an entourage of admiring young men.
[ترجمه گوگل]او همیشه گروهی از مردان جوان را تحسین می کند
[ترجمه ترگمان]او همیشه یک دسته از دوستان admiring دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او همیشه یک دسته از دوستان admiring دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He was busy admiring himself in the wardrobe mirror.
[ترجمه گوگل]او مشغول تحسین خود در آینه کمد لباس بود
[ترجمه ترگمان]او سرگرم تحسین از خودش در آینه کمد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او سرگرم تحسین از خودش در آینه کمد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید