admirer

/ædˈmaɪrər//ədˈmaɪərə/

معنی: ستاینده، تحسین کننده
معانی دیگر: تحسین کننده، ستاینده

جمله های نمونه

1. Perhaps the flowers were sent by a secret admirer!
[ترجمه گوگل]شاید گل ها را یک ستایشگر مخفی فرستاده است!
[ترجمه ترگمان]شاید گل ها توسط یه طرفدار مخفی فرستاده شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I am not a great admirer of her work.
[ترجمه گوگل]من ستایشگر کار او نیستم
[ترجمه ترگمان]من طرفدار پروپا قرص کارش نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I am a great admirer of your work.
[ترجمه گوگل]من یک تحسین کننده بزرگ کار شما هستم
[ترجمه ترگمان]من عاشق کاره ای شما هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She's got a secret admirer who keeps sending her gifts.
[ترجمه گوگل]او یک تحسین مخفی دارد که مدام برایش هدایایی می فرستد
[ترجمه ترگمان]اون یه عاشق مخفی داره که داره gifts می فرسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was an admirer of her grandfather's paintings.
[ترجمه گوگل]او از علاقه مندان به نقاشی های پدربزرگش بود
[ترجمه ترگمان]او عاشق نقاشی های پدربزرگش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He is a great admirer of Picasso's early paintings.
[ترجمه گوگل]او یکی از ستایشگران بزرگ نقاشی های اولیه پیکاسو است
[ترجمه ترگمان]او یکی از ستایشگران بزرگ نقاشی های پیکاسو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. 'I'm a great admirer of yours,' she managed to stammer.
[ترجمه گوگل]او موفق شد لکنت بزند: "من یک ستایشگر بزرگ شما هستم "
[ترجمه ترگمان]با لکنت گفت: من یکی از طرفداران شما هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Did you know you had a secret admirer ?
[ترجمه گوگل]آیا می دانستید که یک ستایشگر مخفی دارید؟
[ترجمه ترگمان]میدونستی که یه طرفدار مخفی داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ella was a great admirer of Anthony Trollope, partly because she was impressed with the industry and perseverance of the man.
[ترجمه گوگل]الا از طرفداران بزرگ آنتونی ترولوپ بود، تا حدی به این دلیل که تحت تأثیر صنعت و پشتکار این مرد قرار گرفته بود
[ترجمه ترگمان]الا یکی از ستایندگان بزرگ انتونی Trollope بود، تا حدودی به این دلیل که تحت تاثیر صنعت و پشت کار مرد قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I'm a real admirer of Robert Frost's poetry.
[ترجمه گوگل]من یک ستایشگر واقعی شعر رابرت فراست هستم
[ترجمه ترگمان]من طرفدار پروپا قرص شعر رابرت فراست هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Who was her secret admirer or friend?
[ترجمه گوگل]ستایشگر یا دوست مخفی او چه کسی بود؟
[ترجمه ترگمان]کسی که دوست یا دوستش بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was also a great admirer of the weapon: The M60 was a real workhorse.
[ترجمه گوگل]او همچنین یک تحسین بزرگ این سلاح بود: M60 یک اسب کار واقعی بود
[ترجمه ترگمان]او همچنین طرفدار بزرگ اسلحه بود: M۶۰ یک زحمتکش واقعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With it was a love letter from another admirer.
[ترجمه گوگل]همراه با آن نامه ای عاشقانه از یک تحسین دیگر بود
[ترجمه ترگمان]نامه عاشقانه یکی از طرفداران دیگری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sometimes we were escorted out by some admirer in the current town.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات ما را در شهر فعلی توسط برخی از تحسین کنندگان بیرون می برد
[ترجمه ترگمان]بعضی اوقات ما توسط یکی از کسایی که تو این شهر داریم از همدیگه محافظت می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Ironically James is a great admirer.
[ترجمه گوگل]از قضا جیمز یک ستایشگر بزرگ است
[ترجمه ترگمان]از قضا جیمز یکی از ستایشگران بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ستاینده (اسم)
admirer

تحسین کننده (اسم)
admirer, applauder

انگلیسی به انگلیسی

• one who adores, one who venerates
an admirer of a particular person is someone who likes and respects that person.

پیشنهاد کاربران

عاشق، دلباخته ( کهنه )
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅️ فعل ( verb ) : admire
✅️ اسم ( noun ) : admiration / admirer
✅️ صفت ( adjective ) : admirable / admiring
✅️ قید ( adverb ) : admirably / admiringly
Admire : تحسین/ستایش کردن - ستودن
Admirer : ستاینده - دوستدار - شیفته
ستایشگر
دوستدار ( ان ) ،
شیفته ( گان ) ،
ستایشگر ( ان ) ،
هوادار، طرفدار،
Followers and admirers
پیروان و شیفتگان
پیرو ( ان )

بپرس