admire

/ædˈmaɪr//ədˈmaɪə/

معنی: حظ کردن، تحسین کردن، پسند کردن، مورد شگفت قراردادن، در شگفت شدن، تعجب کردن، متحیر کردن
معانی دیگر: ستودن، پسندیدن، احترام قائل شدن، (محلی) خواستن، آرزو کردن، متعجب ساختن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: admires, admiring, admired
مشتقات: admiring (adj.), admiringly (adv.), admirer (n.)
(1) تعریف: to hold in high esteem; respect.
مترادف: appreciate, esteem, respect
متضاد: deplore, disapprove, disdain, execrate
مشابه: adore, approve, favor, honor, like, prize, revere, venerate, worship

- I admire her for her courage and her dedication to helping others.
[ترجمه abc] او را بخاطر شجاعت و ارادتش به کمک به دیگران تحسین می کنم
|
[ترجمه Ali] من او را به خاطر شجاعت و کمک به دیگران تحسین می کنم
|
[ترجمه نرگس] من اونو به خاطر شجاعت و اراده اش در کمک به دیگران تحسین میکنم
|
[ترجمه ۰۰۰] من آن شخص را به دلیل شجاعت وکمک به دیگران تحسین میکنم
|
[ترجمه گوگل] من او را به خاطر شجاعت و فداکاری اش برای کمک به دیگران تحسین می کنم
[ترجمه ترگمان] من او را به خاطر شجاعت و فداکاری او برای کمک به دیگران تحسین می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to observe with pleasure, wonder, and approval.
مترادف: wonder
متضاد: abhor, disdain
مشابه: appreciate, approve, enjoy, like, relish

- I admire your positive attitude; I would be depressed in your situation.
[ترجمه A.A] طرز برخورد خوبت قابل تحسین است ، من در شرایط تو باشم کم میارم
|
[ترجمه عاشق کلمه،سعید امدادی] از مثبت اندیشی ات خوشم میاد، من بودم افسرده می شدم.
|
[ترجمه گوگل] من نگرش مثبت شما را تحسین می کنم من در موقعیت شما افسرده خواهم شد
[ترجمه ترگمان] نگرش مثبت تو را تحسین می کنم؛ در موقعیت شما افسرده می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- His friends are all admiring his new car.
[ترجمه A.A] دوستانش همگی ماشین نو او را آرزو میکنند
|
[ترجمه Neda] همه دوستان او ماشین جدید او را تحسین میکنند.
|
[ترجمه قلیج خانی] همه دوستان او از ماشین جدید او حظ میکنند
|
[ترجمه گوگل] دوستانش همگی ماشین جدیدش را تحسین می کنند
[ترجمه ترگمان] دوستاش همه دارن ماشین جدیدش رو تحسین میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. i'd admire to go along
خیلی دلم می خواست من هم بروم.

2. one cannot but admire him
آدم نمی تواند از تحسین او خودداری کند.

3. i dislike him personally but i admire his poetry
از خود او بدم می آید ولی اشعار او را تحسین می کنم.

4. A fool always finds a bigger fool to admire him.
[ترجمه Pejman] یک احمق همیشه یک احمق بزرگتر را برای تحسین کردن پیدا میکند
|
[ترجمه گوگل]یک احمق همیشه احمق بزرگتری پیدا می کند تا او را تحسین کند
[ترجمه ترگمان]یه احمق همیشه یه احمق بزرگ تر پیدا می کنه که تحسینش کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If the eye do no admire, the heart will not desire.
[ترجمه لیدا وهابی] اگر چشم چیزی را تحسین نکند، قلب آن را آرزو نخواهد کرد
|
[ترجمه گوگل]اگر چشم تحسین نکند، دل نمی خواهد
[ترجمه ترگمان]اگر چشم تحسینش نکند، قلب میل ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When I was young, I admired clever people. Now that I am old, I admire kind people.
[ترجمه گوگل]وقتی جوان بودم، افراد باهوش را تحسین می کردم اکنون که پیر شده ام، افراد مهربان را تحسین می کنم
[ترجمه ترگمان]وقتی جوون بودم مردم باهوش رو تحسین می کردم حالا که پیر شدم مردم رو تحسین می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She never ceased to admire the stoical courage of those in Northern Ireland.
[ترجمه گوگل]او هرگز از تحسین شجاعت رواقی کسانی که در ایرلند شمالی بودند دست برنمی‌داشت
[ترجمه ترگمان]او هرگز شهامت stoical کسانی را که در شمال ایرلند بودند تحسین نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You had to admire the slick presentation of last night's awards ceremony.
[ترجمه گوگل]باید ارائه شیک مراسم اهدای جوایز دیشب را تحسین می کردید
[ترجمه ترگمان]تو باید مراسم اهدای جوایز دیشب رو تحسین کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I admire his passionate belief in what he is doing.
[ترجمه گوگل]من اعتقاد پرشور او را به کاری که انجام می دهد تحسین می کنم
[ترجمه ترگمان]من عقیده او را در مورد آنچه انجام می دهد تحسین می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I admire her for her bravery.
[ترجمه شقایق] من شجاعت او را تحسین می کنم
|
[ترجمه محمدرضا] او را به خاطر شجاعتش ، تحسین می کنم.
|
[ترجمه گوگل]من او را به خاطر شجاعتش تحسین می کنم
[ترجمه ترگمان]من او را به خاطر شجاعت او تحسین می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He is a noble man, we all admire him.
[ترجمه گوگل]او مرد شریفی است، همه ما او را تحسین می کنیم
[ترجمه ترگمان]او مرد شریفی است همه ما او را تحسین می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You have to admire the way he handled the situation.
[ترجمه گوگل]باید نحوه برخورد او با این موقعیت را تحسین کنید
[ترجمه ترگمان]تو باید طرز برخورد اون رو تحسین کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We admire his working so hard.
[ترجمه گوگل]ما کار سخت او را تحسین می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما کارش رو خیلی سخت تحسین می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I don't agree with her, but I admire her for sticking to her principles.
[ترجمه گوگل]من با او موافق نیستم، اما او را به خاطر پایبندی به اصولش تحسین می کنم
[ترجمه ترگمان]من با او موافق نیستم، اما او را به خاطر اینکه به اصول اخلاقی او چسبیدم تحسین می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I admire her dedication to the job.
[ترجمه مهسا غلامی] مهسا غلامی :معم بچه ها را به بانظمی تحسین میکند. The teacher regularly praises the children
|
[ترجمه گوگل]من تعهد او به این کار را تحسین می کنم
[ترجمه ترگمان]من فداکاری اون رو تحسین می کنم که کار رو انجام بدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حظ کردن (فعل)
admire

تحسین کردن (فعل)
applaud, admire

پسند کردن (فعل)
admire, approve

مورد شگفت قرار دادن (فعل)
admire

در شگفت شدن (فعل)
wonder, admire

تعجب کردن (فعل)
wonder, admire

متحیر کردن (فعل)
admire, wilder, astonish, dumbfound, dumfound

انگلیسی به انگلیسی

• be impressed by someone; adore, venerate
if you admire someone or something, you like and respect them.
if someone admires something, they look at it with great pleasure.

پیشنهاد کاربران

حظ بردن کیف کردن
تحسین کردن، تمجید کردن
مثال: I admire her dedication to her work.
من از اخلاصش در کارش تحسین می کنم.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
قبول داشتن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅️ فعل ( verb ) : admire
✅️ اسم ( noun ) : admiration / admirer
✅️ صفت ( adjective ) : admirable / admiring
✅️ قید ( adverb ) : admirably / admiringly
مورد پسند
look up
( خودمانی ) تعریف کردن
قابل احترام
تحسین و ستایش کردن
مترادف: praise
متضاد : blame
الگو قرار دادن
ستایش کردن.
ستاییدن.
ستودن.
حَظّیدن.
حظنگریدن = با حظ و ستایش نگاه کردن.
Your friends will admire you if you use tact and thoughtfulness
make some one happy by cheering
to respect and like so for good action
to Encourage someone
3 تا دفنیشن

تحسین
تشویق
مورد خوشامد واقع شدن
پسند شدن
تشویق کردن
به انگلیسی: ( To think or say that somebody or something is very good )
به فارسی: ( تحسین کردن و ستایش کردن )
تحسین کردن
ستایش کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس