صفت ( adjective )
مشتقات: admirably (adv.)
مشتقات: admirably (adv.)
• : تعریف: worthy of being admired; excellent.
• مترادف: estimable, valued, worthy
• متضاد: abhorrent, abominable, atrocious, contemptible, deplorable, despicable, disgraceful, execrable, heinous, ignominious, monstrous, shameful, sinful, sorry
• مشابه: brave, cool, creditable, deserving, favorable, honorable, inspirational, laudable, meritorious, noble, praiseworthy, respected, revered, wonderful
• مترادف: estimable, valued, worthy
• متضاد: abhorrent, abominable, atrocious, contemptible, deplorable, despicable, disgraceful, execrable, heinous, ignominious, monstrous, shameful, sinful, sorry
• مشابه: brave, cool, creditable, deserving, favorable, honorable, inspirational, laudable, meritorious, noble, praiseworthy, respected, revered, wonderful
- Their efforts to find a cure for this disease are admirable.
[ترجمه گوگل] تلاش آنها برای یافتن درمانی برای این بیماری قابل تحسین است
[ترجمه ترگمان] تلاش آن ها برای یافتن درمانی برای این بیماری قابل تحسینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] تلاش آن ها برای یافتن درمانی برای این بیماری قابل تحسینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The organization's goals are admirable, but the members lack know-how.
[ترجمه گوگل] اهداف سازمان قابل تحسین است، اما اعضا فاقد دانش فنی هستند
[ترجمه ترگمان] اهداف سازمان قابل تحسین است، اما اعضای آن نمی دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اهداف سازمان قابل تحسین است، اما اعضای آن نمی دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The orchestra gave an admirable performance last night.
[ترجمه گوگل] ارکستر دیشب اجرای تحسین برانگیزی داشت
[ترجمه ترگمان] ارکستر دیشب نمایش قابل تحسینی به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ارکستر دیشب نمایش قابل تحسینی به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید