administer to

انگلیسی به انگلیسی

• care for, tend to, look after

پیشنهاد کاربران

To inject or deliver something to one, such as medication.
تزریق یا رساندن چیزی به شخص، مانند دارو.
مراقبت کردن
مواظبت کردن از

بپرس