1. An adjustable spanner should do the job.
 [ترجمه گوگل]یک آچار قابل تنظیم باید این کار را انجام دهد 
[ترجمه ترگمان]یک آچار قابل تنظیم باید این کار را انجام دهد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. The bags have adjustable shoulder straps.
 [ترجمه گوگل]کیف ها دارای بند شانه ای قابل تنظیم هستند 
[ترجمه ترگمان]این کیسه ها دارای تسمه های شانه قابل تنظیم هستند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. More expensive cameras have adjustable focusing.
 [ترجمه گوگل]دوربینهای گرانتر دارای فوکوس قابل تنظیم هستند 
[ترجمه ترگمان]دوربین های گران قیمت بیشتری با تمرکز قابل تنظیم هستند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. The chair has the virtue of being adjustable.
 [ترجمه گوگل]این صندلی دارای ویژگی قابل تنظیم بودن است 
[ترجمه ترگمان]صندلی این خاصیت را دارد که قابل تنظیم باشد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. The height of the steering wheel is adjustable.
6. The height of the bicycle seat is adjustable.
 [ترجمه گوگل]ارتفاع صندلی دوچرخه قابل تنظیم است 
[ترجمه ترگمان]ارتفاع صندلی دوچرخه قابل تنظیم است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. This seat has the virtue of being adjustable.
 [ترجمه گوگل]این صندلی از ویژگی قابل تنظیم بودن برخوردار است 
[ترجمه ترگمان]این صندلی خاصیت قابل تنظیم دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. My car has an adjustable steering column.
 [ترجمه گوگل]ماشین من دارای یک ستون فرمان قابل تنظیم است 
[ترجمه ترگمان]ماشین من ستون فرمان قابل تنظیم دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. The straps are fully adjustable to fit any size.
 [ترجمه گوگل]بند ها کاملاً قابل تنظیم هستند تا متناسب با هر اندازه باشند 
[ترجمه ترگمان]بندها کاملا قابل تنظیم هستند تا با هر اندازه مناسب باشند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. Is the strap on this helmet adjustable?
11. Gas cookers are adjustable in height to line up with your kitchen work top.
 [ترجمه گوگل]اجاق گازها از نظر ارتفاع قابل تنظیم هستند تا با صفحه کار آشپزخانه شما هماهنگ شوند 
[ترجمه ترگمان]اجاق گاز در ارتفاع قابل تنظیم قرار دارد تا در بالای سر کار آشپزخانه تان قرار بگیرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. The car has an adjustable steering column.
 [ترجمه گوگل]این خودرو دارای ستون فرمان قابل تنظیم است 
[ترجمه ترگمان]خودرو ستون فرمان قابل تنظیم دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. The pilots sit high on adjustable seats for the best panorama, and their doors have vertically-sliding Perspex windows and integral arm-rests.
 [ترجمه گوگل]خلبانان برای داشتن بهترین تصویر پانوراما روی صندلیهای قابل تنظیم مینشینند و درهای آنها دارای پنجرههای Perspex کشویی عمودی و تکیهگاه بازوهای یکپارچه است 
[ترجمه ترگمان]خلبان ها در صندلی قابل تنظیم برای بهترین چشم انداز می نشینند و درها به صورت عمودی از پنجره perspex و بازوی انتگرالی به صورت عمودی قرار دارند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. Many manufacturers offer packs with adjustable harnesses, allowing the wearer to get the correct fit.
 [ترجمه گوگل]بسیاری از تولید کنندگان بسته هایی با مهارهای قابل تنظیم ارائه می دهند که به کاربر امکان می دهد تناسب مناسب را به دست آورد 
[ترجمه ترگمان]بسیاری از تولید کننده ها packs را با harnesses قابل تنظیم پیشنهاد می کنند و اجازه می دهند که پوشنده لباس مناسب باشد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. Accordingly managed floating was generally adopted when the adjustable peg was abandoned.
 [ترجمه گوگل]بر این اساس شناور مدیریت شده به طور کلی زمانی که میخ قابل تنظیم رها شد به تصویب رسید 
[ترجمه ترگمان]از این رو، هنگامی که میخ قابل تنظیم رها شد، شناور شناور به طور کلی مورد استفاده قرار گرفت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید