adjure

/əˈdʒʊər//əˈdʒʊə/

معنی: سوگند خوردن، قسم دادن، لابه کردن، تقاضا کردن، به اصرار تقاضا کردن
معانی دیگر: (با سوگند یا تهدید و غیره) امر کردن، مقرر داشتن، دستور دادن، سوگند دادن، به اصرار تقاضا کردن از

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: adjures, adjuring, adjured
مشتقات: adjuration (n.), adjurer (adjuror) (n.)
(1) تعریف: to command or bind as by oath.
مشابه: pledge

- The judge adjured the witness to answer fully and truthfully.
[ترجمه مریم ستاری] قاضی شاهد را قسم داد که صحیح و صادقانه پاسخ دهد.
|
[ترجمه گوگل] قاضی به شاهد قول داد که به طور کامل و صادقانه پاسخ دهد
[ترجمه ترگمان] قاضی این شاهد را به طور کامل و صادقانه پاسخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to earnestly request of or appeal to.
مشابه: appeal, beg, beseech, entreat, pray, request, supplicate

- He adjured the queen to speak to the king on his behalf.
[ترجمه مریم ستاری] او مصرانه از ملکه خواست که از طرف او با پادشاه صحبت کند.
|
[ترجمه گوگل] او ملکه را قسم داد که از طرف او با پادشاه صحبت کند
[ترجمه ترگمان] او به ملکه گفته بود که از طرف او با شاه صحبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I adjure you to tell the truth before this court.
[ترجمه مریم ستاری] التماست می کنم قبل از دادگاه حقیقتو بگو
|
[ترجمه گوگل]به شما قسم می‌دهم که حقیقت را در این دادگاه بگویید
[ترجمه ترگمان]استدعا می کنم که قبل از این دادگاه حقیقت را به من بگویید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She adjured him to tell the truth.
[ترجمه گوگل]او را قسم داد که حقیقت را بگوید
[ترجمه ترگمان]او را صدا کرد تا حقیقت را بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Gwen adjured him to be truthful.
[ترجمه گوگل]گوئن او را قسم داد که راستگو باشد
[ترجمه ترگمان]Gwen به او قول داد که صادق باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I adjure you to spare him.
[ترجمه گوگل]من به شما قسم می خورم که از او در امان باشید
[ترجمه ترگمان]استدعا می کنم که او را عفو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I adjure you to speak the truth.
[ترجمه گوگل]به شما قسم می‌دهم که حقیقت را بگویید
[ترجمه ترگمان]استدعا می کنم که حقیقت را بگویید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He adjured them to tell the truth.
[ترجمه گوگل]او آنها را قسم داد که حقیقت را بگویند
[ترجمه ترگمان]به آن ها گفت که حقیقت را بگویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The judge adjured him to answer truthfully.
[ترجمه گوگل]قاضی او را قسم داد که صادقانه پاسخ دهد
[ترجمه ترگمان]قاضی به او گفت که صادقانه جوابش را بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thus adjured, Hector jumped off the bed with a short bark and trotted out of the room.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب هکتور با صدایی کوتاه از روی تخت پرید و از اتاق بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، \"هکتور\"، \"هکتور\" با پارس کوتاهی از تخت پایین پرید و از اتاق خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I adjure you by the Lord that this letter be read to all the brothers.
[ترجمه گوگل]شما را به خداوند سوگند می دهم که این نامه برای همه برادران خوانده شود
[ترجمه ترگمان]من شما را به خدا قسم می دهم که این نامه برای همه برادرها خوانده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I adjure you as you value my friendship.
[ترجمه گوگل]شما را قسم می دهم که برای دوستی من ارزش قائل هستید
[ترجمه ترگمان]من شما را به شما سوگند می دهم که دوستی من ارزش دوستی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I adjure you to tell the truth.
[ترجمه گوگل]به شما قسم می‌دهم که حقیقت را بگویید
[ترجمه ترگمان]استدعا می کنم که حقیقت را بگویید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I adjure thee by God, that thou torment me not.
[ترجمه گوگل]تو را به خدا سوگند می دهم که مرا عذاب نکنی
[ترجمه ترگمان]تو را به خدا قسم می دهم که مرا عذاب بدهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I adjure you by the Lord to have this letter read to all the brethren.
[ترجمه گوگل]شما را به خداوند سوگند می دهم که این نامه را برای همه برادران بخوانید
[ترجمه ترگمان]من شما را به خدا قسم می دهم که این نامه را به همه برادران برسانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Which to adjure to help it is good to reply?
[ترجمه گوگل]کدام یک را برای کمک به آن متعهد می شود که خوب است پاسخ دهید؟
[ترجمه ترگمان]که التماس کردن برای کمک به آن، برای جواب دادن خوب است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سوگند خوردن (فعل)
swear, adjure, oath, vow

قسم دادن (فعل)
swear, adjure

لابه کردن (فعل)
adjure, plead, entreat

تقاضا کردن (فعل)
adjure, request, demand, beseech, bone, put in, solicit, sue, cry off

به اصرار تقاضا کردن (فعل)
adjure

تخصصی

[حقوق] سوگند دادن، تحلیف، دستور دادن، ترغیب کردن

انگلیسی به انگلیسی

• beg, entreat, appeal; charge or command earnestly and solemnly

پیشنهاد کاربران

درخواست کردن، خواستن، تقاضا کردن؛ سوگند دادن؛ دستور دادن ( رسمی )
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : adjure
✅️ اسم ( noun ) : adjuration
✅️ صفت ( adjective ) : adjuratory
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس