adjudicator

/əˈdʒuːdɪkeɪtə//əˈdʒuːdɪkeɪtə/

فتوی دهنده

جمله های نمونه

1. You may refer your complaint to an independent adjudicator.
[ترجمه گوگل]می توانید شکایت خود را به یک قاضی مستقل ارجاع دهید
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است شکایت خود را به یک adjudicator مستقل ارجاع دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She acted as adjudicator in the dispute.
[ترجمه گوگل]او به عنوان قاضی در این اختلاف عمل کرد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان adjudicator در این نزاع عمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The face of the Adjudicator inExtremis seemed to be composed of flat green slabs.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که چهره داور در اکسترمیس از تخته های صاف سبز رنگ تشکیل شده باشد
[ترجمه ترگمان]چهره of به نظر می رسید از تخته سنگ های سبز صاف تشکیل شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The adjudicator have to decide impartially between the two parties.
[ترجمه گوگل]قاضی باید بی طرفانه بین دو طرف تصمیم بگیرد
[ترجمه ترگمان]The باید بی طرفانه بین دو طرف تصمیم بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The adjudicator has to decide impartially between the two parties.
[ترجمه گوگل]قاضی باید بی طرفانه بین دو طرف تصمیم بگیرد
[ترجمه ترگمان]The باید درباره هر دو طرف تصمیم بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The state or political system is regarded as a neutral adjudicator in the competition for resources.
[ترجمه گوگل]دولت یا نظام سیاسی به عنوان یک داور بی طرف در رقابت برای منابع در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]سیستم یا نظام سیاسی به عنوان یک adjudicator بی طرف در رقابت برای منابع شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. All must seek leave to appeal from the special adjudicator who is to be appointed by the Lord Chancellor.
[ترجمه گوگل]همه باید از قاضی ویژه ای که قرار است توسط لرد صدراعظم منصوب شود، درخواست تجدید نظر کنند
[ترجمه ترگمان]همه باید به دنبال این باشند که از the خاص که قرار است توسط صدراعظم منصوب شوند، درخواست استیناف بدهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He knew Bishop was lurking around somewhere, but the Adjudicator presented no danger he couldn't anticipate.
[ترجمه گوگل]او می‌دانست که بیشاپ جایی در کمین است، اما داور هیچ خطری را که نمی‌توانست پیش‌بینی کند، ارائه نکرد
[ترجمه ترگمان]می دانست که اسقف یک جایی کمین کرده است، اما adjudicator خطری وجود ندارد که انتظارش را نداشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He is there to help resolve complaints and disputes,(sentence dictionary) and to act within the existing law as an impartial adjudicator.
[ترجمه گوگل]او برای کمک به حل و فصل شکایات و اختلافات، (فرهنگ لغت احکام) و عمل در چارچوب قانون موجود به عنوان قاضی بی طرف است
[ترجمه ترگمان]او برای کمک به حل شکایات و مناقشات، (فرهنگ لغت)و عمل در قانون موجود به عنوان یک adjudicator بیطرف وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Bill provides for the right to apply to and have papers considered by the adjudicator.
[ترجمه گوگل]این لایحه حق درخواست و بررسی اسناد توسط قاضی را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان](بیل)این حق را به شما می دهد که از آن ها درخواست کنید و مقالات مربوط به the را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Irrespective, of whether you have a right of appeal before an immigration adjudicator you still have the ability to ask the HSMP casework team to review an adverse decision.
[ترجمه گوگل]صرف نظر از اینکه آیا شما حق درخواست تجدید نظر در برابر یک قاضی مهاجرت دارید یا خیر، همچنان این توانایی را دارید که از تیم رسیدگی به پرونده HSMP بخواهید که یک تصمیم نامطلوب را بررسی کند
[ترجمه ترگمان]صرفنظر از اینکه آیا شما در مقابل یک درخواست مهاجرت حق درخواست استیناف دارید، هنوز توانایی درخواست از تیم HSMP casework برای بررسی یک تصمیم معکوس را دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. No appeals will be accepted. The decision of the Chief Adjudicator shall be final.
[ترجمه گوگل]هیچ درخواست تجدیدنظر پذیرفته نخواهد شد تصمیم رئیس داور قطعی است
[ترجمه ترگمان]هیچ appeals پذیرفته نمی شود تصمیم رئیس Chief نهایی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. No appeal will be accepted. The final decision of the Chief Adjudicator will be final.
[ترجمه گوگل]هیچ تجدیدنظری پذیرفته نخواهد شد تصمیم نهایی رئیس داور قطعی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]هیچ درخواست استیناف قبول نخواهد شد تصمیم نهایی of نهایی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. No appeals will be accepted. The final decision of the Chief Adjudicator will be final.
[ترجمه گوگل]هیچ درخواست تجدیدنظر پذیرفته نخواهد شد تصمیم نهایی رئیس داور قطعی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]هیچ appeals پذیرفته نمی شود تصمیم نهایی of نهایی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who investigates or determines a judicial matter, arbitrator
an adjudicator is someone who makes an official decision about a dispute or problem.

پیشنهاد کاربران

This term refers to a judge who is responsible for resolving disputes and making decisions in legal matters. The Adjudicator listens to arguments from both sides and then issues a judgment based on the evidence and the law.
...
[مشاهده متن کامل]

قاضی که عهده دار حل و فصل اختلافات و تصمیم گیری در امور حقوقی است.
این قاضی به استدلال های هر دو طرف گوش می دهد و سپس بر اساس شواهد و قانون حکم می کند.
مثال؛
I trust that the Adjudicator will see the truth in my client’s testimony.
During a trial, a witness might be asked, “Can you please state your name for the Adjudicator?”
A legal expert might write, “The Adjudicator’s role is to impartially evaluate the evidence and apply the law to reach a fair decision. ”

قاضی . داور
مثال:
I requested the presence of an adjudicator
من درخواست حضور یک قاضی و داور را کردم.
قاضی؛ داور؛ عضوِ هیئتِ داوری
مرجع حل اختلاف اعم از قاضی یا داوری
A judge or arbitrator especially in a dispute or competition

بپرس