1. The judge granted us a short adjournment.
2. The defence attorney requested an adjournment.
[ترجمه گوگل]وکیل مدافع درخواست تعویق داد
[ترجمه ترگمان]وکیل مدافع خواستار پایان جلسه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The court's adjournment means that a decision will not be reached until December at the earliest.
[ترجمه گوگل]تعویق دادگاه به این معنی است که تصمیمی حداکثر تا دسامبر گرفته نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]به تعویق افتادن دادگاه به این معنا است که تا ماه دسامبر، تصمیم گیری تا ماه دسامبر به تعویق نخواهد افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The court ordered a four month adjournment.
[ترجمه گوگل]دادگاه حکم به تعویق چهار ماهه داد
[ترجمه ترگمان]دادگاه دستور جلسه چهار ماهه را صادر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We sought an adjournment of the proceedings.
[ترجمه گوگل]ما به دنبال تعویق رسیدگی بودیم
[ترجمه ترگمان]ما به دنبال رد و بدل کردن مراحل دادرسی بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The adjournment of the case lasted for two weeks.
[ترجمه گوگل]تعویق رسیدگی به پرونده دو هفته به طول انجامید
[ترجمه ترگمان]جلسه به مدت دو هفته به طول انجامید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The solicitor moved for an adjournment of the case.
[ترجمه گوگل]وکیل برای تعویق پرونده حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]وکیل به دنبال یکی از جلسات دادگاه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Your honour, I move for an adjournment.
[ترجمه گوگل]جناب شما، من برای تعویق اقدام می کنم
[ترجمه ترگمان]عالی جناب، من برای تعویض لباس حرکت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Adjournment debates are hard won and precious to Back-Bench Members.
[ترجمه گوگل]بحث های تعویق برای اعضای پشتیبان به سختی برنده شده و ارزشمند است
[ترجمه ترگمان]مذاکرات adjournment سخت و برای اعضای هیات منصفه عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It is unlikely that an adjournment will be granted in these circumstances unless there are particularly compelling reasons.
[ترجمه گوگل]بعید است در این شرایط تعویق صادر شود مگر اینکه دلایل قانع کننده ای وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]بعید است که در این شرایط به تعویق بیفتد مگر این که دلایل قانع کننده ای وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Another criticism of the Leeds adjournment system was that it added further stress to socially disadvantaged people already living under stressful conditions.
[ترجمه گوگل]انتقاد دیگر از سیستم تعویق لیدز این بود که استرس بیشتری را به افراد آسیب دیده اجتماعی اضافه کرد که قبلاً در شرایط استرس زا زندگی می کردند
[ترجمه ترگمان]انتقاد دیگر از سیستم (لیدز)این بود که استرس بیشتری را به افراد محروم از جامعه که در حال حاضر تحت شرایط استرس زا زندگی می کنند، اضافه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There have even been short extracts from late-night adjournment debates.
[ترجمه گوگل]حتی عصاره های کوتاهی از مناظره های تعویق آخر شب منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]حتی extracts کوتاهی از مذاکرات معوقه در اواخر شب گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. After a short adjournment, Fearnley Whittingstall advised the court that his client wished to give evidence.
[ترجمه گوگل]پس از یک تعویق کوتاه، Fearnley Whittingstall به دادگاه توصیه کرد که موکلش مایل به ارائه مدرک است
[ترجمه ترگمان]پس از جلسه کوتاهی، Fearnley Whittingstall به دادگاه توصیه کرد که موکلش می خواهد شهادت دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Simon Lawler, prosecuting asked for a day adjournment so that the charges against the two officers could be finalised.
[ترجمه گوگل]سایمون لاولر، تعقیب قضایی خواستار یک روز تعویق شد تا اتهامات این دو افسر نهایی شود
[ترجمه ترگمان](سیمون Lawler)، تحت پی گرد قانونی، یک روز به تعویق افتاد تا اتهامات وارده بر دو افسر نهایی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Provided that notice of any such adjournment shall be given the defendant and to any complainant.
[ترجمه گوگل]مشروط بر اینکه اخطار هر گونه تعویق به متهم و به هر شاکی داده شود
[ترجمه ترگمان]مشروط بر این که توجه شما را جلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید