adipose tissue

/ˈædɪpoʊsˈtɪˌsjuː//ˈædɪpəʊsˈtɪʃuː/

بافت چربی، چربی حیوانی، پیه

جمله های نمونه

1. Now surgeons can remould entire bodies by shifting adipose tissue.
[ترجمه گوگل]اکنون جراحان می توانند کل بدن را با جابجایی بافت چربی بازسازی کنند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر جراحان می توانند کل بدن را با جابجا کردن بافت چربی تمیز کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Adipose tissue triacylglycerols are the quantitatively most important source of stored energy in animals.
[ترجمه گوگل]تری گلیسرول های بافت چربی از نظر کمی مهم ترین منبع انرژی ذخیره شده در حیوانات هستند
[ترجمه ترگمان]بافت چربی نه تنها منبع مهم انرژی ذخیره شده در حیوانات هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective To review research progress of adipose tissue derived stromal cells ( ADSCs ).
[ترجمه گوگل]هدف بررسی پیشرفت تحقیقات سلول های استرومایی مشتق از بافت چربی (ADSCs)
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی پیشرفت پژوهشی بافت چربی مشتق شده از بافت چربی (ADSCs)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Interleukin-18(IL-1 is a pro-inflammatory factor, and adipose tissue is one of its important sources.
[ترجمه گوگل]اینترلوکین 18 (IL-1) یک عامل پیش التهابی است و بافت چربی یکی از منابع مهم آن است
[ترجمه ترگمان]Interleukin - ۱۸ (IL - ۱)یک عامل تحریک کننده است، و بافت چربی یکی از منابع مهم آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. However, the effect of cysteamine on adipose tissue depots is not very clear.
[ترجمه گوگل]با این حال، اثر سیستامین بر انبارهای بافت چربی چندان واضح نیست
[ترجمه ترگمان]با این حال، تاثیر of در انبارهای بافت چربی چندان روشن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Formulations for treatment of adipose tissue, cutaneous tissue and disorders, and muscular tissue.
[ترجمه گوگل]فرمولاسیون برای درمان بافت چربی، بافت پوست و اختلالات و بافت عضلانی
[ترجمه ترگمان]Formulations برای درمان بافت چربی، بافت پوست و اختلالات، و بافت عضلانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Adipose tissue constitutes the fat of meat.
[ترجمه گوگل]بافت چربی چربی گوشت را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]بافت چربی نه چربی گوشت را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Meanwhile, lipolytic metabolism in subcutaneous adipose tissue and gastrocnemius was also increased.
[ترجمه گوگل]در همین حال، متابولیسم لیپولیتیک در بافت چربی زیر جلدی و گاستروکنمیوس نیز افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]در همین حال، متابولیسم lipolytic در بافت چربی زیرجلدی و gastrocnemius نیز افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A robust increase in denovo lipogenesis rendered the adipose tissue of these mice resistant to the deleterious effects of dietary lipid exposure.
[ترجمه گوگل]افزایش شدید در لیپوژنز denovo بافت چربی این موش ها را در برابر اثرات مضر قرار گرفتن در معرض چربی های رژیم غذایی مقاوم کرد
[ترجمه ترگمان]افزایش شدید در denovo lipogenesis بافت چربی این موش ها را نسبت به تاثیرات زیان آور نوردهی چربی بدن نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Adipose tissue is not simply a depot of energy, but is an active endocrine organ.
[ترجمه گوگل]بافت چربی صرفاً یک انبار انرژی نیست، بلکه یک اندام غدد درون ریز فعال است
[ترجمه ترگمان]بافت چربی نه تنها یک انبار انرژی نیست بلکه یک ارگان active غدد درون ریز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Adipose tissue contains a population of multipotent cells called adipose - derived stem cells ADSCs.
[ترجمه گوگل]بافت چربی حاوی جمعیتی از سلول های چند توان به نام سلول های بنیادی مشتق از چربی ADSCs است
[ترجمه ترگمان]بافت چربی شامل یک جمعیت از سلول های پر توان بنام سلول های بنیادی مشتق شده از چربی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Babies have lots of brown adipose tissue, or brown fat, so called because of its color.
[ترجمه گوگل]نوزادان بافت چربی قهوه ای یا چربی قهوه ای زیادی دارند که به دلیل رنگ آن به این نام خوانده می شود
[ترجمه ترگمان]کودکان بافت چربی قهوه ای بسیاری دارند، یا چربی قهوه ای که به خاطر رنگ آن معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Pathological examination after endoscopic polypectomy demonstrated mature adipose tissue in the submucosa, consistent with a diagnosis of duodenal lipoma.
[ترجمه گوگل]معاینه پاتولوژیک پس از پولیپکتومی آندوسکوپی، بافت چربی بالغ را در زیر مخاط نشان داد که با تشخیص لیپوم اثنی عشر مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]بررسی Pathological پس از endoscopic polypectomy بافت چربی بالغ در the را نشان داد که با تشخیص of lipoma سازگار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The color of unilocular adipose tissue varies from white to dark yellow.
[ترجمه گوگل]رنگ بافت چربی تک حلقه ای از سفید تا زرد تیره متغیر است
[ترجمه ترگمان]رنگ بافت چربی unilocular از سفید تا زرد متغیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In contrast, white adipose tissue stores energy.
[ترجمه گوگل]در مقابل، بافت چربی سفید انرژی را ذخیره می کند
[ترجمه ترگمان]در مقابل، بافت چربی سفید، انرژی را ذخیره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• fatty tissue, tissue in which fat cells are located

پیشنهاد کاربران

بافت چربی ( اسم ) : بافت همبند لیفی مملو از توده های یاخته چربی که لایه ای ضخیم در زیر پوست ایجاد می کند و در اطراف کلیه ها و در باسن ایجاد می شود.
Adipose tissue: بافت چربی که سلول های ذخیره کننده چربی دارد
adipose tissue ( تغذیه )
واژه مصوب: بافت چربی
تعریف: بافت متشکل از یاخته های چربی

بپرس