adhibit


(نادر)، اجازه ی ورود دادن، راه دادن، چسباندن، الصاق کردن

جمله های نمونه

1. Base on the problem that we adhibit the way of answering the test paper by pen in the examination, we calculate use computer to accomplish test, thereby wipe off the abuses.
[ترجمه گوگل]با توجه به این مشکل که در آزمون به روش پاسخگویی به برگه آزمون با خودکار توجه می کنیم، استفاده از رایانه را برای انجام آزمون محاسبه می کنیم و در نتیجه سوء استفاده ها را پاک می کنیم
[ترجمه ترگمان]بر روی این مساله که ما روش پاسخ به مقاله آزمایشی را با قلم در امتحان رد می کنیم، از کامپیوتر برای انجام تست استفاده می کنیم، در نتیجه سو استفاده های ما را از بین می بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Adhibit efficiency function, The genetic annealing evolutionary algorithms are applied to realize the optimization of scheduling decisions.
[ترجمه گوگل]تابع کارایی Adhibit، الگوریتم‌های تکاملی بازپخت ژنتیکی برای تحقق بهینه‌سازی تصمیم‌های زمان‌بندی استفاده می‌شوند
[ترجمه ترگمان]تابع بهره وری Adhibit، الگوریتم تکاملی genetic تکاملی برای تحقق بهینه سازی تصمیم گیری های برنامه ریزی بکار گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is easy to adhibit sand on the surface of the casting in the foundry using green sand mold.
[ترجمه گوگل]چسباندن ماسه روی سطح ریخته گری در ریخته گری با استفاده از قالب ماسه سبز آسان است
[ترجمه ترگمان]استفاده از ماسه در سطح ریخته گری در ریخته گری با استفاده از قالب ماسه سبز آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And its foreign capital adhibit also take on different developing phrases. Nowadays, single proprietorship pattern has become the major pattern of foreign investment.
[ترجمه گوگل]و سرمایه خارجی آن نیز عبارات مختلف در حال توسعه را به خود می گیرد امروزه الگوی تک مالکیت به الگوی اصلی سرمایه گذاری خارجی تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]و همچنین سرمایه گذاران خارجی آن نیز عبارت های مختلف در حال توسعه را نیز به خود می گیرند این روزها الگوی مالکیت انفرادی به الگوی اصلی سرمایه گذاری خارجی تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We should the adhibit of solder paste before screen printing by automatic machine or by hand.
[ترجمه گوگل]ما باید خمیر لحیم کاری را قبل از چاپ روی صفحه توسط دستگاه اتوماتیک یا دستی بچسبانیم
[ترجمه ترگمان]ما باید قبل از چاپ با ماشین اتوماتیک و یا با دست، خمیر سربی of را به دست آوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It will let us to adhibit the controller of electric window.
[ترجمه گوگل]این به ما اجازه می دهد تا کنترل کننده پنجره الکتریکی را نگه داریم
[ترجمه ترگمان]این کار به ما اجازه می دهد تا کنترل کننده پنجره الکتریکی را کنترل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Which cannot adhibit dust easily. And pollution is easy to clearly to chalk.
[ترجمه گوگل]که نمی تواند گرد و غبار را به راحتی تحمل کند و آلودگی آسان است به وضوح به گچ
[ترجمه ترگمان]که نمی تواند به آسانی خاک را پاک کند و آلودگی به آسانی برای گچ کشیدن آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The egg tart has a bit adhibit pan, but doesn't influence the taste.
[ترجمه گوگل]تارت تخم مرغ کمی تابه چسبنده دارد، اما بر طعم آن تاثیری ندارد
[ترجمه ترگمان]تارت تخم مرغ مقداری ماهی تابه دارد، اما طعم آن تاثیری ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Which can't adhibit dust easily. And pollution is easy to clearly to chalk.
[ترجمه گوگل]که نمی تواند به راحتی گرد و غبار را تحمل کند و آلودگی آسان است به وضوح به گچ
[ترجمه ترگمان]که به راحتی می تواند گرد و غبار را تمیز کند و آلودگی به آسانی برای گچ کشیدن آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Suit to adhibit oneself and mutual of manifold materials.
[ترجمه گوگل]کت و شلوار برای حفظ خود و متقابل از مواد متعدد
[ترجمه ترگمان]ارتباط بین فردی و مواد مختلف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The test medium is strong corrupt, high temperature, high adhibit, easy crystal, easy freeze or have unsolved solid.
[ترجمه گوگل]محیط آزمایش قوی فاسد، دمای بالا، چسبندگی بالا، بلور آسان، یخ زدن آسان یا جامد حل نشده است
[ترجمه ترگمان]محیط آزمایش قوی است، دمای بالا، دمای بالا، کریستال آسان، منجمد کردن آسان و یا کاملا حل نشده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In order to transfer the information normally, when there was some electromagnetism interfere in the environment, we should adhibit some shield step.
[ترجمه گوگل]به منظور انتقال اطلاعات به طور معمول، زمانی که مقداری الکترومغناطیس در محیط تداخل داشت، باید برخی از مراحل سپر را رعایت کنیم
[ترجمه ترگمان]به منظور انتقال اطلاعات به طور معمول، زمانی که یک الکترو مغناطیس در محیط وجود دارد، باید از یک گام محافظت استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the small sanitary ware space, light-colored tiles are adopted to largely spread adhibit the floor, coffee wall tiles subjects worthy to become the most innovative bathroom design.
[ترجمه گوگل]در فضای کوچک سرویس بهداشتی، کاشی‌های رنگ روشن به کار گرفته می‌شوند تا تا حد زیادی روی کف پوشیده شوند، موضوعات کاشی‌های دیوار قهوه‌ای که ارزش تبدیل شدن به خلاقانه‌ترین طراحی حمام را دارند
[ترجمه ترگمان]در محیط نرم افزار بهداشتی کوچک، کاشی های رنگی به طور گسترده در کف اتاق پخش می شوند، کاشی های دیوار قهوه طوری طراحی می شوند که به موثرترین طراحی حمام تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• admit; administer; affix

پیشنهاد کاربران

بپرس