1. We reckon your pay with our adding machine.
[ترجمه گوگل]ما پرداخت شما را با دستگاه اضافه کننده خود محاسبه می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما حساب می کنیم که پول شما با ماشین adding
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. And do you really need three adding machines and two cash registers?
[ترجمه گوگل]و آیا واقعاً به سه دستگاه اضافه و دو دستگاه پول نقد نیاز دارید؟
[ترجمه ترگمان]و آیا واقعا به سه دستگاه اضافه و دو دفتر وجوه نقد نیاز دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In the seventeenth century an adding machine was invented.
[ترجمه گوگل]در قرن هفدهم یک دستگاه اضافه کننده اختراع شد
[ترجمه ترگمان]در قرن هفدهم یک ماشین افزودن اختراع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. 1888 - The first successful adding machine in the United States was patented by William Seward Burroughs.
[ترجمه گوگل]1888 - اولین ماشین افزودن موفق در ایالات متحده توسط ویلیام سیوارد باروز ثبت اختراع شد
[ترجمه ترگمان]۱۸۸۸ - اولین ماشین تولید موفق در ایالات متحده توسط ویلیام Seward Burroughs ثبت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A is an Abacus, the ancient Chinese adding machine which uses beads for counting.
[ترجمه گوگل]A یک چرتکه، ماشین باستانی چینی است که از مهره ها برای شمارش استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]الف یک ماشین Abacus است که از چین باستان برای شمردن استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. French mathematician and philosopher; invented an adding machine; contributed (with Fermat) to the theory of probability (1623-166.
[ترجمه گوگل]ریاضیدان و فیلسوف فرانسوی؛ ماشین اضافه کردن را اختراع کرد (با فرما) به نظریه احتمالات (1623-166) کمک کرد
[ترجمه ترگمان]ریاضیدان و فیلسوف فرانسوی؛ یک دستگاه اضافه اختراع کرد؛ (با فرما)به نظریه احتمالات (۱۶۲۳ - ۱۶۶)کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You can reckon the marks with the adding machine.
[ترجمه گوگل]شما می توانید علائم را با دستگاه اضافه کننده محاسبه کنید
[ترجمه ترگمان]تو می تونی جای اون دستگاه رو با ماشین اضافه کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Jostling among the crowd were temporary employees with hand-held adding machines, totaling sales while customers waited to be checked out.
[ترجمه گوگل]در میان جمعیت، کارمندان موقت با ماشینهای اضافهکننده دستی در حال تکان خوردن بودند، در حالی که مشتریان منتظر بررسی بودند
[ترجمه ترگمان]Jostling در میان جمعیت، کارمندان موقتی با اضافه کردن ماشین ها بودند در حالی که مشتریان منتظر بودند تا مشتریان خود را کنترل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. UP to Andy at the desk, munching up figures on an adding machine.
[ترجمه گوگل]تا اندی پشت میز، در حال لق زدن فیگورها روی یک ماشین اضافه کردن
[ترجمه ترگمان]اندی پشت میز نشسته بود و در حال جویدن ارقام روی یک دستگاه اضافه کردن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Many people imagine that a computer is a very large adding machine.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم تصور می کنند که یک کامپیوتر یک ماشین اضافه کننده بسیار بزرگ است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم تصور می کنند که یک کامپیوتر یک دستگاه بسیار بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Whole set of equipments for special flour such as mixer, proportioner scale, multi-ingredient batch adding machine and vibro-discharger .
[ترجمه گوگل]مجموعه کاملی از تجهیزات برای آردهای خاص مانند مخلوط کن، ترازو، دستگاه اضافه کننده چند ماده ای و ارتعاش کننده
[ترجمه ترگمان]یک مجموعه از تجهیزات برای آرد خاص مثل میکسر، مقیاس proportioner، چند جز ترکیبی و vibro - discharger
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید