add up to


1- معنی دادن 2- بالغ شدن بر 3- رسیدن به، حاکی بودن 4- قابل قبول بودن

جمله های نمونه

1. Five and eleven add up to sixteen.
[ترجمه Ronak] ( جمع ) پنج و یازده معادل شانزده است
|
[ترجمه گوگل]جمع پنج و یازده به شانزده می رسد
[ترجمه ترگمان]ساعت پنج و یازده به شانزده می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The various building programmes add up to several thousand new homes.
[ترجمه گوگل]برنامه های مختلف ساختمانی به چندین هزار خانه جدید اضافه می شود
[ترجمه ترگمان]برنامه های مختلف ساختمان به چندین هزار خانه جدید افزوده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For a hit show, profits can add up to millions of dollars.
[ترجمه گوگل]برای یک نمایش موفق، سود می تواند به میلیون ها دلار اضافه شود
[ترجمه ترگمان]برای یک نمایش قابل توجه، سود می تواند به میلیون ها دلار برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These clues don't really add up to very much .
[ترجمه گوگل]این سرنخ ها واقعاً زیاد نیستند
[ترجمه ترگمان]این نشانه ها واقعا به چیزهای زیادی اضافه نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The numbers add up to exactly 100.
[ترجمه گوگل]مجموع اعداد دقیقاً به 100 می رسد
[ترجمه ترگمان]اعداد به دقیقا ۱۰۰ عدد اضافه شده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The figures add up to 450.
[ترجمه گوگل]مجموع ارقام به 450 می رسد
[ترجمه ترگمان]این ارقام به ۴۵۰ نفر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Their proposals do not add up to any real help for the poor.
[ترجمه علی صفوی] پیشنهادهای آنها هیچ کمک واقعی رو برای فقرا حاصل نمیکند
|
[ترجمه گوگل]پیشنهادات آنها کمک واقعی به فقرا نمی کند
[ترجمه ترگمان]پیشنهادهای آن ها به هیچ کمک واقعی به فقرا نمی رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Rising prison population and overcrowding add up to a real crisis.
[ترجمه Melika] افزایش دادن جمعیت زندان ها و ازدحام بیش از حد به آشوب واقعی می انجامد
|
[ترجمه گوگل]افزایش جمعیت زندان ها و ازدحام بیش از حد به یک بحران واقعی تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]افزایش جمعیت زندان ها و ازدحام بیش از حد به بحران واقعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His evidence didn't really add up to very much .
[ترجمه گوگل]شواهد او واقعاً زیاد نبود
[ترجمه ترگمان]مدارک او واقعا زیاد به آن اضافه نشده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Can you arrange the numbers in groups that add up to 10?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید اعداد را در گروه هایی که جمع آنها 10 می شود مرتب کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا می توانید اعداد را در گروه هایی قرار دهید که به ۱۰ عدد اضافه می شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Adoption is expensive: fees and travel costs can add up to $ 20, 000 a child.
[ترجمه گوگل]فرزندخواندگی گران است: هزینه ها و هزینه های سفر می تواند تا 20000 دلار برای هر کودک اضافه شود
[ترجمه ترگمان]فرزند خواندگی گران قیمت است: هزینه سفر و هزینه های سفر می تواند به ۲۰۰۰۰ دلار کودک نیز اضافه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. All these issues add up to political fire works on Capitol Hill before Congress loosens its purse strings.
[ترجمه گوگل]همه این مسائل قبل از اینکه کنگره ریسمان خود را باز کند، به آتش سیاسی در کاپیتول هیل اضافه می شود
[ترجمه ترگمان]همه این مسائل به آتش سیاسی در کاپیتول هیل قبل از اینکه کنگره strings را تصویب کند، دامن می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Together these add up to good badger country.
[ترجمه گوگل]اینها با هم به کشور گورکن خوب اضافه می شوند
[ترجمه ترگمان]همه اینها به یک کشور گورکن خوب افزوده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. So does that add up to conflict for the pubs; healthy drinking verses healthy profit?
[ترجمه گوگل]بنابراین، این به درگیری برای میخانه ها اضافه می شود آیات نوشیدنی سالم سود سالم؟
[ترجمه ترگمان]بنابراین آیا این کار به تعارض برای بارها و بارها اضافه می شود؛ نوشیدن سالم به معنی سود سالم است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• be rational or logical, be understandable; develop into; add up in number add up in quantity

پیشنهاد کاربران

منجر شدن به ، ختم شدن به، منتهی شدن به
جمع چیزی شدن
the number adds up to 100
جمع اعداد میشه 100
فعل ترکیبی add up to something دو جور معنی داره:
۱. از نظر اندازه و مقدار ( TOPICS: Maths and measurement ) و به نظرم نزدیک ترین معنی رو بهش come into داره.
The numbers add up [come into] to exactly 100
...
[مشاهده متن کامل]

۲. از نظر نتیجه ( result ) : یعنی نتیجه یا تاثیر داشتن و نزدیک ترین واژه به نظرم lead to هست
مثال از متن دوم از TPO46 ( تافل ) :
These developments added up to [lead to] what one modern scholar has called "a commercial revolution. "

Add up to
Lead to
Bring about
Contribute to
Cause
ختم شدن باعث چیزی شدن
Lead to sth
Cause sth
منجر شدن به
1 منتهی شدن به، انجامیدن به، راه بردن به
2 برابر بودن با، سر زدن به
باعثِ چیزی شدن، منجر به چیزی شدن
معادل ( چیزی ) بودن
Five and eleven add up to sixteen

بپرس