add on to

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
اضافه کردن به / توسعه دادن / گسترش دادن
در زبان محاوره ای:
یه چیزی رو قاطی کردن، بیشترش کردن، روش ساختن
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( ساختاری – فیزیکی ) :**
...
[مشاهده متن کامل]

افزودن بخش جدیدی به چیزی که از قبل وجود داشته، مثل ساختمان، پروژه یا طرح
مثال: They added on to the house with a new garage.
یه گاراژ جدید به خونه اضافه کردن.
2. ** ( محتوایی – تدریجی ) :**
افزودن اطلاعات، جزئیات یا ویژگی های جدید به چیزی که قبلاً شروع شده
مثال: Can I add on to your idea with a suggestion?
می تونم یه پیشنهاد به ایده ت اضافه کنم؟
3. ** ( فنی – نرم افزاری ) :**
افزودن افزونه یا قابلیت جدید به سیستم، برنامه یا دستگاه
مثال: You can add on to the app with premium features.
می تونی قابلیت های ویژه رو به اپ اضافه کنی.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
expand – extend – build on – supplement – append – enhance