1. Holiday-makers can also add on a week in Majorca before or after the cruise.
[ترجمه گوگل]تعطیلاتسازان همچنین میتوانند یک هفته قبل یا بعد از سفر دریایی به مایورکا اضافه کنند
[ترجمه ترگمان]makers همچنین می توانند یک هفته قبل یا بعد از سفر دریایی به ماجورکا دست یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They decided to add on rather than move.
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند به جای حرکت، اضافه کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفتند که به جای حرکت، به آن اضافه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Many loan application forms automatically add on insurance.
[ترجمه گوگل]بسیاری از فرم های درخواست وام به طور خودکار به بیمه اضافه می شوند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از فرم های درخواست وام به طور خودکار بر بیمه می افزاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Don't forget to add on your travelling expenses/add your expenses on.
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید که هزینه های سفر خود را اضافه کنید / هزینه های خود را اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]فراموش نکنید که هزینه های سفر خود را اضافه کنید \/ هزینه خود را اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Such upgrades generally fix problems and add on a few minor features.
[ترجمه گوگل]چنین ارتقاءهایی معمولاً مشکلات را برطرف می کنند و چند ویژگی جزئی را اضافه می کنند
[ترجمه ترگمان]چنین upgrades عموما مشکلات را حل می کنند و به چند ویژگی کوچک اضافه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Then add on the local charge for sewerage disposal.
[ترجمه گوگل]سپس به هزینه محلی برای دفع فاضلاب اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]سپس بار محلی را برای دفع فاضلاب اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It also suffers from the lack of an authoritative formal definition, resulting in successive "add on" clarifications that have patched some of the holes in the original specification document.
[ترجمه گوگل]همچنین از فقدان یک تعریف رسمی معتبر رنج میبرد که منجر به شفافسازیهای متوالی «افزودنی» میشود که برخی از حفرههای سند مشخصات اصلی را اصلاح کرده است
[ترجمه ترگمان]همچنین از عدم وجود یک تعریف رسمی معتبر رنج می برد، که منجر به \"افزودن\" توضیحات بعدی بر \" clarifications هایی می شود که برخی از سوراخ ها را در سند استاندارد ویژگی تعمیر کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The carbon in the past, be add on paper face have autotype a material of the function, common front opposite has, so, two sides can be used.
[ترجمه گوگل]کربن در گذشته، بر روی صفحه کاغذ اضافه می شود، یک ماده از عملکرد خود را تایپ می کند، جلوی مشترک دارای عملکرد است، بنابراین، از دو طرف می توان استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]کربن در گذشته، باید بر روی صورت کاغذی اضافه شود و یک ماده از تابع را تشکیل دهد که جبهه مشترک در مقابل آن قرار دارد، بنابراین دو طرف می توانند مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I add on the left side the table or sidebar with option add custom links.
[ترجمه گوگل]من در سمت چپ جدول یا نوار کناری را با گزینه افزودن پیوندهای سفارشی اضافه می کنم
[ترجمه ترگمان]من قسمت چپ جدول را اضافه می کنم یا نوار کناری را با گزینه اضافه کردن پیوندهای سفارشی اضافه می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Or we might add on his behalf that Jarrell, a fine poet, was perhaps an even finer critic .
[ترجمه گوگل]یا ممکن است از طرف او اضافه کنیم که ژارل، شاعری خوب، شاید حتی منتقدی ظریفتر بود
[ترجمه ترگمان]یا شاید به خاطر او بگوییم که Jarrell، یک شاعر خوب، شاید حتی یک منتقد بهتر هم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The bank add on a 5 % handling charge for changing traveler's cheque.
[ترجمه گوگل]بانک برای تعویض چک مسافرتی 5 درصد هزینه جابجایی اضافه می کند
[ترجمه ترگمان]این بانک ۵ درصد هزینه رسیدگی به چک مسافرتی مسافر را اضافه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Add on a child and what have you got?
[ترجمه گوگل]به یک کودک اضافه کنید و چه چیزی دارید؟
[ترجمه ترگمان]یه بچه رو اضافه کن و چی گیرت میاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The schoolfellow three years, add on two human of disposition comparisons to be congenial, those two arrive the same place, started the love to relate.
[ترجمه گوگل]هم مدرسه ای سه سال، اضافه کردن بر دو انسان از خلق و خوی مقایسه به همنوع، آن دو می رسند در همان مکان، شروع به عشق به ارتباط است
[ترجمه ترگمان]این دو نفر که در سه سال بیش از هم دوست بوده اند، دو نفر از comparisons را به یکدیگر اضافه می کنند، و آن دو به همان مکان می رسند و عشق را شروع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Add on the card the flower to writing: " Rest. "
[ترجمه گوگل]روی کارت گل را به نوشتن اضافه کنید: "استراحت"
[ترجمه ترگمان]کارت را به نوشتن اضافه کنید: \" استراحت کنید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Remember to add on the cost of a meal.
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که هزینه یک وعده غذایی را اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که هزینه یک وعده غذایی را اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید