adaption


رجوع شود به: adaptation، سازواری، انطباق، توافق، سازش، مناسب، تطبیق، اقتباس

جمله های نمونه

1. The technology of link adaption (LA), automatic gain control (AGC) and 8PSK demodulation is the core technology in GSM/EDGE baseband system.
[ترجمه گوگل]فناوری تطبیق پیوند (LA)، کنترل بهره خودکار (AGC) و دمدولاسیون 8PSK، فناوری اصلی در سیستم باند پایه GSM/EDGE است
[ترجمه ترگمان]فن آوری سازگاری لینک (LA)، کنترل بهره اتوماتیک (AGC)و ۸ PSK demodulation یک فن آوری اصلی در سیستم باند پایه GSM \/ EDGE است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The experimental results indicate the dark adaption time of drivers has great difference.
[ترجمه Ali Akbar zanjanlou] نتایج تجربی نشان داده است که سازگاری رانندگان با زمان شروع تاریکی اختلاف زیادی دارد.
|
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان می دهد که زمان انطباق تاریکی درایورها تفاوت زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی نشان می دهد که زمان سازگاری تاریک رانندگان تفاوت زیادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The novel lends itself to adaption as a film.
[ترجمه گوگل]این رمان خود را به اقتباس به عنوان یک فیلم وام می دهد
[ترجمه ترگمان]این رمان به سازگاری با فیلم می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Deals with the physiological adaption of winter wheat seedling's root to soil drought.
[ترجمه گوگل]به سازگاری فیزیولوژیکی ریشه نهال گندم زمستانه با خشکی خاک می پردازد
[ترجمه ترگمان]سازگاری با سازگاری فیزیولوژیکی نهال گندم زمستانی ریشه در خشکسالی خاک دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cut : Dynamic cut. Perfect adaption to the natural shape of the hand.
[ترجمه گوگل]برش: برش پویا سازگاری کامل با شکل طبیعی دست
[ترجمه ترگمان]برش: برش پویا سازگاری کامل با شکل طبیعی دست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. ObjectiveTo investigate the colonic hyperplastic and absorptive adaption in short bowel rats.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی سازگاری هیپرپلاستیک و جذبی کولون در موش‌های صحرایی روده کوتاه
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo the را بررسی کن و absorptive را تو روده کوتاه نگه می داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cultural Adaption: I do not know because I never had a partner from a different culture.
[ترجمه گوگل]سازگاری فرهنگی: نمی دانم زیرا هرگز شریکی از فرهنگ متفاوت نداشتم
[ترجمه ترگمان]adaption فرهنگی: من نمی دانم چرا که من هرگز یک شریک از یک فرهنگ متفاوت نداشته ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Contrast, adaption, think differently, that all I want to say.
[ترجمه گوگل]کنتراست، انطباق، متفاوت فکر می کنم، که همه من می خواهم بگویم
[ترجمه ترگمان]کنتراست، سازگاری، به گونه ای متفاوت فکر کنید، که تنها چیزی که می خواهم بگویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The root system has adaption ability and automatic regulation ability to circumstance conditions or cultivation methods.
[ترجمه گوگل]سیستم ریشه دارای قابلیت انطباق و قابلیت تنظیم خودکار با شرایط یا روش های کشت است
[ترجمه ترگمان]سیستم ریشه توانایی سازگاری و توانایی تنظیم اتوماتیک را در شرایط شرایط و روش های کشت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The paper gives the structure and also the adaption algorithm of the OWBE.
[ترجمه گوگل]این مقاله ساختار و همچنین الگوریتم انطباق OWBE را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله ساختار و همچنین الگوریتم سازگاری of را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The results showed that the adaption of Lolium was higher than Poa and Festuca.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که سازگاری لولیوم بیشتر از پوآ و فستوکا بود
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که سازگاری سازگاری با Lolium بیشتر از Poa و Festuca بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A watermarking intensity adaption scheme is proposed based on vision masking of initial image.
[ترجمه گوگل]یک طرح انطباق شدت واترمارک بر اساس پوشش دید تصویر اولیه پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]طرح سازگاری با شدت watermarking براساس masking تصویر از تصویر اولیه ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Internalisation of popular dress-code, adaption to social-normative expections.
[ترجمه گوگل]درونی سازی کد لباس محبوب، انطباق با انتظارات اجتماعی-هنجاری
[ترجمه ترگمان]internalisation of popular - - code، سازگار با expections اجتماعی - هنجاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One reason cassette players and other consumer electronics are played so loud, Hull said, is the phenomenon of auditory adaption.
[ترجمه گوگل]هال گفت، یکی از دلایلی که پخش کاست و سایر لوازم الکترونیکی مصرفی با صدای بلند پخش می شوند، پدیده انطباق شنیداری است
[ترجمه ترگمان]هال گفت که یکی از دلایل پخش کنندگان نوار کاست و دیگر الکترونیک مصرف کننده، پدیده سازگاری شنیداری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] سازگاری - انطباق

انگلیسی به انگلیسی

• act of adapting; process of making one thing fit another; modification, adjustment

پیشنهاد کاربران

بپرس