adapter

/əˈdæptər//əˈdæptə/

معنی: آداپتور، سازوارگر، وفقدهنده، جرح و تعدیل کننده
معانی دیگر: سازوارگر، وفق دهنده، جرح و تعدیل کننده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a device or part that adapts a machine or tool to a different use.

(2) تعریف: a person who adapts or adjusts.

جمله های نمونه

1. Circuit of the capacitance adapter Fig.
[ترجمه گوگل]مدار آداپتور خازن شکل
[ترجمه ترگمان]مدار آداپتور توپ شکل ۳
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Video: Find a graphics adapter with at least megabytes of video memory.
[ترجمه گوگل]ویدئو: یک آداپتور گرافیکی با حداقل مگابایت حافظه ویدئویی پیدا کنید
[ترجمه ترگمان]ویدئو: یک رابط گرافیکی با حداقل مگابایت حافظه تصویری پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You have to be an early adapter.
[ترجمه گوگل]شما باید یک آداپتور اولیه باشید
[ترجمه ترگمان]شما باید یک رابط اولیه باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It runs well on all graphics adapter types and has no special hardware requirements.
[ترجمه گوگل]بر روی انواع آداپتورهای گرافیکی به خوبی اجرا می شود و هیچ نیاز سخت افزاری خاصی ندارد
[ترجمه ترگمان]آن در تمام انواع رابط گرافیکی خوب اجرا می شود و هیچ نیاز سخت افزاری خاصی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Other features include two serial ports, Ethernet adapter, five drive bays and a SCSI controller.
[ترجمه گوگل]از دیگر ویژگی های آن می توان به دو پورت سریال، آداپتور اترنت، پنج جایگاه درایو و یک کنترلر SCSI اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]ویژگی های دیگر شامل دو پورت سریال، آداپتور اترنت، پنج دهانه درایو و یک کنترل کننده SCSI هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hardware capabilities are variable, depending on the display adapter and driver, while software capabilities are fixed.
[ترجمه گوگل]قابلیت‌های سخت‌افزار بسته به آداپتور نمایشگر و درایور متغیر است، در حالی که قابلیت‌های نرم‌افزار ثابت هستند
[ترجمه ترگمان]قابلیت های سخت افزار متغیر هستند، بسته به رابط نمایش و راننده، در حالی که قابلیت های نرم افزار ثابت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This standby adapter becomes the service adapter for the instance that is failing over.
[ترجمه گوگل]این آداپتور آماده به کار تبدیل به آداپتور سرویس برای مثالی می شود که از کار بیفتد
[ترجمه ترگمان]این آداپتور آماده به کار برای نمونه که در حال خراب شدن است، تبدیل به آداپتور سرویس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Connect the power adapter cable to the camera and into a wall outlet.
[ترجمه گوگل]کابل آداپتور برق را به دوربین و به پریز برق وصل کنید
[ترجمه ترگمان]آداپتور برق را به دوربین وصل کنید و به یک پریز دیواری وصل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Adapter Layer is guarantee the system's agility and universal network connect. "
[ترجمه گوگل]لایه آداپتور چابکی سیستم و اتصال شبکه جهانی را تضمین می کند "
[ترجمه ترگمان]آداپتور آداپتور، چابکی سیستم و اتصال شبکه جهانی را تضمین می کند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If you have a wireless network adapter and you want to choose your own network settings, clear the Automatically configure this adapter check box.
[ترجمه گوگل]اگر یک آداپتور شبکه بی‌سیم دارید و می‌خواهید تنظیمات شبکه خود را انتخاب کنید، تیک گزینه Automatically configure this adapter را پاک کنید
[ترجمه ترگمان]اگر یک رابط شبکه بی سیم دارید و می خواهید تنظیمات شبکه خود را انتخاب کنید، به طور خودکار این دیالوگ باکس آداپتور را پیکربندی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. What data should the data adapter load into the dataset?
[ترجمه گوگل]آداپتور داده چه داده هایی را باید در مجموعه داده بارگذاری کند؟
[ترجمه ترگمان]اطلاعات ذخیره شده در مجموعه داده ها چه اطلاعاتی باید داشته باشند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. KR 3814 can only be placed in the adapter(970 by a crystal holder pn. 938
[ترجمه گوگل]KR 3814 فقط می تواند در آداپتور قرار گیرد (970 توسط یک نگهدارنده کریستال pn 938
[ترجمه ترگمان]۳۸۱۴ KR فقط می تواند در رابط (۹۷۰ توسط یک pn نگهدارنده کریستال قرار داده شود ۹۳۸
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After connecting the tape deck through the RCA-to-miniplug adapter and flipping the toggle switch to the line-level setting, we used the Final Vinyl software to convert the files to WAV format.
[ترجمه گوگل]پس از اتصال نوار نوار از طریق آداپتور RCA-to-miniplug و چرخاندن سوئیچ ضامن به تنظیمات سطح خط، از نرم افزار Final Vinyl برای تبدیل فایل ها به فرمت WAV استفاده کردیم
[ترجمه ترگمان]بعد از اتصال دادن نوار کاست از طریق رابط (س ا ر)به رابط (س ا ر)و تغییر دادن سوئیچ ابزار به تنظیمات سطح خط، ما از نرم افزار Vinyl نهایی برای تبدیل فایل به فرمت WAV استفاده کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This article introduces how to modify the adapter of IBM PC/XT and its compatible systems so as to accept a 20 MB hard disk.
[ترجمه گوگل]این مقاله نحوه تغییر آداپتور IBM PC/XT و سیستم های سازگار با آن را به گونه ای معرفی می کند که یک هارد دیسک 20 مگابایتی را بپذیرد
[ترجمه ترگمان]این مقاله چگونگی اصلاح آداپتور IBM PC \/ XT و سیستم های سازگار آن را به گونه ای معرفی می کند که دیسک سخت ۲۰ MB را بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

آداپتور (اسم)
adapter

سازوارگر (اسم)
adapter, adaptor

وفق دهنده (اسم)
adapter, adaptor

جرح و تعدیل کننده (اسم)
adapter, adaptor

تخصصی

[شیمی] رابط، سازوارگر، وفق دهنده، جرح و تعدیل کننده
[کامپیوتر] آداپتور ف وفق دهنده، تطبیق دهنده .
[برق و الکترونیک] تطبیق دهنده - تطبیق دهنده ؛ آداپتور وسیله ای که اتصال الکتریکی یا مکانیکی بین چیزهایی که برای کار با هم عرضه نشده اند برقرار می کند .
[نساجی] سر گیره بوبین (در اتوکونر) - وقف دهنده - ترانسفورماتور کاهنده ولتاژ
[پلیمر] رابط، وفق دهنده، جرح و تعدیل کننده

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that adapts; device used to join unmatching parts; expansion card, circuit board that connects to the motherboard and enables a computer to work with a particular piece of hardware or software (computers)

پیشنهاد کاربران

مبدل
❍ اسم ( ) : سازگر [برساختهٔ خودم]
روشنگری: وسیله ای که ویژگی های دو سیستم برقی را باهم سازگار ساخته تا میان شان اتصال برقرار گردد. {علم الکترونیک}
[فناوری - فرهنگ واژگان مایکروسافت] مبدل، تطبیق دهنده
adapter ( n ) ( əˈd�ptər ) ( also adaptor ) =a device for connecting pieces of electrical equipment that were not designed to fit together
adapter
adapter
هَمسازگر ، هَم دِگَرِشگَر ، آدِگَرِشگَر ، آدِگَرَنده
آداختار : آ - داخت - آر : به کردن و کُنش آورنده
هَمسازواره
دستگاه آدابتور برق.
ترانس کاهنده ی برق.
دستگاه آدابتوری که برق ۲۲۰ را به ولتاژهای پایین تر مثلا ۱۲، ۶، ۹، ۳ یا ۵ ولت کاهش می دهد.
شارژر گوشی های هوشمند و دیگر گجت ها
تطبیق دهنده
سازگارکننده
The dialysis needle in the AVG by a polymer adapter
polymer adapter
واسط پلیمری
adapter
واسط : هر چیزی که در انتهای سوزنی که وارد جریان خون در بدن می شود، قرار می گیرد
در یک سمت سوزن وجود دارد و در سمت دیگر چیزی نیست، در این حالات واسط کلمه ی بهتری است
...
[مشاهده متن کامل]

adapter
رابط: هر چیزی که ارتباط بین سوزن و دستگاه دیالیزی را برقرار میکند
در یک سمت سوزن وجود دارد و در سمت دیگر ددستگاه است، در این حالات رابط کلمه ی بهتری است

اقتباس گر، اقتباس کننده
وفق دهنده

بپرس