adamantly

جمله های نمونه

1. he was adamantly opposed to new taxes
سرسختانه با مالیات های جدید مخالف بود.

2. His family were adamantly opposed to the marriage.
[ترجمه گوگل]خانواده او به شدت با این ازدواج مخالف بودند
[ترجمه ترگمان]خانواده او سرسختانه با ازدواج مخالف بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Britain is adamantly opposed to the new directive.
[ترجمه گوگل]بریتانیا به شدت با دستورالعمل جدید مخالف است
[ترجمه ترگمان]بریتانیا سرسختانه با دستورالعمل جدید مخالف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The mayor is adamantly opposed to any tax increase.
[ترجمه گوگل]شهردار قاطعانه با هرگونه افزایش مالیات مخالف است
[ترجمه ترگمان]به شدت مخالف هر گونه افزایش مالیات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. " Come over here, " he told her adamantly.
[ترجمه گوگل]با قاطعیت به او گفت: "بیا اینجا "
[ترجمه ترگمان] \"بیا اینجا، اون به\" adamantly \"گفته بود\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The voucher proposal has been adamantly opposed by teachers unions as a scheme that would weaken public schools.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد کوپن به‌عنوان طرحی که مدارس دولتی را تضعیف می‌کند، شدیداً توسط اتحادیه‌های معلمان مخالفت شده است
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد voucher به شدت با اتحادیه های معلمان مخالف است، به عنوان طرحی که مدارس دولتی را تضعیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But both face populations that have adamantly opposed any cutbacks.
[ترجمه گوگل]اما هر دو با جمعیت هایی روبرو هستند که قاطعانه با هر گونه کاهشی مخالفت کرده اند
[ترجمه ترگمان]اما هر دو چهره به شدت مخالف هر گونه قطعی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Modigliani adamantly refused to admit paternity of the child.
[ترجمه گوگل]مودیلیانی قاطعانه از اعتراف به پدر بودن کودک خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]او به شدت از پذیرش پدر فرزندی امتناع می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. University officials adamantly deny any attempt to stifle promotion of minorities.
[ترجمه گوگل]مقامات دانشگاه قاطعانه هرگونه تلاش برای سرکوب ترویج اقلیت ها را رد می کنند
[ترجمه ترگمان]مقامات دانشگاه به شدت هرگونه تلاش برای سرکوب اقلیت ها را رد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Aronoff, Riffe, other lawmakers and lobbyists adamantly deny any connection between campaign contributions, honoraria and legislative action.
[ترجمه گوگل]آرونوف، ریف، سایر قانونگذاران و لابی‌گران قاطعانه هر گونه ارتباط بین کمک‌های کمپین، افتخارات و اقدامات قانونی را رد می‌کنند
[ترجمه ترگمان]آرنوف، Riffe، قانونگذاران دیگر و lobbyists به شدت هر گونه ارتباط بین فعالیت های انتخاباتی، honoraria و اقدام قانونی را انکار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But Dewey adamantly opposed a dual system of education, with one curriculum for the college-bound and another for everyone else.
[ترجمه گوگل]اما دیویی قاطعانه با یک سیستم آموزشی دوگانه مخالفت کرد، با یک برنامه درسی برای دانشجویان مقید به کالج و دیگری برای سایرین
[ترجمه ترگمان]اما دیویی به شدت با یک سیستم آموزشی دوگانه مخالف بود و یک برنامه درسی برای این کالج و دیگری برای بقیه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He also adamantly argues that city officials are not trying to suppress the practice of religion.
[ترجمه گوگل]او همچنین قاطعانه استدلال می کند که مقامات شهری در تلاش برای سرکوب اعمال دین نیستند
[ترجمه ترگمان]او همچنین قاطعانه استدلال می کند که مقامات شهر سعی در سرکوب کردن اعمال مذهبی ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. During his 1995 mayoral campaign, Miller was adamantly opposed to letting Tucson Water slip into private hands.
[ترجمه گوگل]میلر در طول مبارزات انتخاباتی خود برای شهرداری در سال 1995، به شدت با اجازه دادن به توسان واتر به دست خصوصی مخالف بود
[ترجمه ترگمان]در طی مبارزات انتخاباتی سال ۱۹۹۵ او، میلر سرسختانه با اجازه دادن به slip آب توسکان به دستان خصوصی مخالفت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But on this issue some people are adamantly opposed to the Church speaking out.
[ترجمه گوگل]اما در مورد این موضوع، برخی افراد به شدت مخالف صحبت کلیسا هستند
[ترجمه ترگمان]اما در این مورد برخی مردم سرسختانه مخالف کلیسا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• stubbornly, resolutely, firmly

پیشنهاد کاربران

جسم جامد و سخت، مقاوم، یکدنده، تزلزل ناپذیر. مصرانه. قاطعانه. سرسختانه. لجوجانه. با یک دنده گی.
مصرانه. سرسختانه
مثال:
he was adamantly opposed to new taxes.
او سرسختانه با مالیاتهای جدید مخالف بود.
قاطعانه، مصرّانه، سر سختانه، با سر سختی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : _
✅️ صفت ( adjective ) : adamant
✅️ قید ( adverb ) : adamantly
با سرسختی
مصرانه
قاطعانه
با پافشاری

بپرس