adamant

/ˈædəmənt//ˈædəmənt/

معنی: جسم جامد و سخت، تزلزل ناپذیر، یک دنده
معانی دیگر: سمج، پایدار، مقاوم، تسلیم ناپذیر، مصر، (قدیمی) ماده یا سنگ نشکن، سنگ خارا، (شعر قدیم) مستحکم، زوال ناپذیر، ناشکستنی، همیشه استوار، بسیار سخت

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: unlikely to change in response to any request or argument; firmly decided or fixed; unyielding.
مترادف: fixed, immovable, inflexible, intransigent, resolute, uncompromising, unyielding
متضاد: yielding
مشابه: firm, flinty, hardheaded, insistent, obdurate, rigid, stubborn

- He was adamant in his refusal to join any political party.
[ترجمه گوگل] او در امتناع خود از پیوستن به هر حزب سیاسی قاطعانه بود
[ترجمه ترگمان] او در امتناع از پیوستن به هر حزب سیاسی سرسخت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I thought I could change her mind, but she was adamant about her decision.
[ترجمه گوگل] فکر می‌کردم می‌توانم نظرش را تغییر دهم، اما او در تصمیمش قاطعانه بود
[ترجمه ترگمان] فکر کردم می تونم نظرش رو عوض کنم، اما اون در مورد تصمیمش مصمم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: adamantly (adv.)
(1) تعریف: a legendary stone of great hardness.

(2) تعریف: any extremely hard, unbreakable, or impenetrable substance.
مترادف: iron, rock

جمله های نمونه

1. we told him not to resign, but he remained adamant
به او گفتیم استعفا ندهد ولی سماجت نشان داد.

2. The prime minister is adamant that he will not resign.
[ترجمه گوگل]نخست وزیر مصر است که استعفا نمی دهد
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر سرسخت است که استعفا نخواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We are adamant on the building of a well - off society.
[ترجمه گوگل]ما بر ساختن جامعه ای مرفه پایبند هستیم
[ترجمه ترگمان]ما بر ایجاد یک جامعه مرفه سرسخت و سرسخت هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Americans are adamant that they will not budge on this point.
[ترجمه گوگل]آمریکایی ها قاطعانه می گویند که در این زمینه تسلیم نخواهند شد
[ترجمه ترگمان]آمریکایی ها بر این باورند که در این نقطه از جا تکان نخواهند خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She remains adamant that an injustice was done.
[ترجمه گوگل]او مصمم است که بی عدالتی انجام شده است
[ترجمه ترگمان]او همچنان بر این مساله پافشاری می کند که یک بی عدالتی انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Veronica was quite adamant that they should stay on.
[ترجمه گوگل]ورونیکا کاملاً مصمم بود که آنها باید ادامه دهند
[ترجمه ترگمان]ورونیکا کاملا مطمئن بود که اونا باید اینجا بمونن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was adamant that the allegations were untrue, so I took him on trust.
[ترجمه گوگل]او اصرار داشت که این ادعاها صحت ندارد، بنابراین من او را به امانت گرفتم
[ترجمه ترگمان]او سرسخت بود که این اتهامات نادرست بودند، بنابراین من او را تحت اعتماد قرار دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pearce remained adamant, saying "I didn't touch him".
[ترجمه گوگل]پیرس سرسخت باقی ماند و گفت "من به او دست نزدم"
[ترجمه ترگمان]پیرس قاطعانه گفت: \" من به او دست نزدم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was adamant in his determination to punish the corrupt officials.
[ترجمه گوگل]او در تصمیم خود برای مجازات مقامات فاسد قاطعانه بود
[ترجمه ترگمان]او مصمم بود که مقامات فاسد را مجازات کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He's so adamant that however hard I tried to persuade him to join us he did not change his mind.
[ترجمه گوگل]او آنقدر سرسخت است که هر چقدر هم که سعی کردم او را متقاعد کنم که به ما بپیوندد، نظرش را تغییر نداد
[ترجمه ترگمان]ان قدر اصرار داشت که به هر حال سعی کردم او را متقاعد کنم که به ما ملحق شود او تصمیمش را عوض نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Eva was adamant that she would not come.
[ترجمه گوگل]اوا مصمم بود که نخواهد آمد
[ترجمه ترگمان]اوا مطمئن بود که او نخواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She was quite adamant that she would not come.
[ترجمه گوگل]او کاملاً مصمم بود که نخواهد آمد
[ترجمه ترگمان]مطمئن بود که او نخواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sue was adamant about that job in Australia.
[ترجمه گوگل]سو در مورد آن شغل در استرالیا قاطعانه بود
[ترجمه ترگمان]سو در مورد این شغل در استرالیا سخت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I am adamant about it.
[ترجمه گوگل]من در مورد آن قاطع هستم
[ترجمه ترگمان]من در این مورد سختگیر هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. True believers are adamant that without annexation there can be no financial or social equity in Tucson -- end of discussion.
[ترجمه گوگل]مؤمنان واقعی مصر هستند که بدون الحاق هیچ عدالت مالی یا اجتماعی در توسان وجود ندارد - پایان بحث
[ترجمه ترگمان]مومنان واقعی سرسخت هستند که بدون الحاق هیچ حقوق مالی یا اجتماعی در توسکان وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جسم جامد و سخت (اسم)
adamant

تزلزل ناپذیر (صفت)
adamant, imperturbable

یک دنده (صفت)
adamant, dogged, obstinate

انگلیسی به انگلیسی

• unyielding, firm, immovable; hard
something unyielding, something immovable; something hard; stone similar to a diamond
if you are adamant about something, you are determined not to change your mind.

پیشنهاد کاربران

💢 دوستان کلمات زیر همگی مترادف هم هستند:
🔘 Determined
🔘 Insistent
🔘 Intransigent
🔘 Resolute
🔘 Rigid
🔘 Stubborn
🔘 Uncompromising
🔘 Adamant
✅ Definition:
👉 Firmly set in purpose or opinion, unwilling to change or compromise.
✍ توضیح: Refusing to be persuaded or change one's mind; unyielding 😤🫷
🔍 مترادف: Stubborn
✅ مثال: She was adamant about not attending the meeting, no matter the reason.
= determind / stubborn
مصمم /کله شق
Both sides seem adamant
دو طرف سمج و یک دنده اند ( کوتاه نمی آیند )
۱. مصر ۲. انعطاف ناپذیر. سرسخت. قاطع
مثال:
We told him not to resign, but he remained adamant.
ما به او گفتیم استعفا ندهد اما او مصر و قاطع {بر تصمیمش} باقی ماند.
1. قاطع، ثابت قدم، مصرّ؛ یک رأی، سر سخت، انعطاف ناپذیر؛ تزلزل ناپذیر؛ سر سختانه، قاطعانه، مصرّانه ( رفتار )
2. صخره صمّا؛ سنگ خارا
کله شق ، یکدنده
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : adamancy
✅️ صفت ( adjective ) : adamant
✅️ قید ( adverb ) : adamantly
یک دنده
سرتق
سر سخت
مصمم و یک دنده
با اراده بسیار قوی
تزلزل ناپذیر
مصمم

غیر قابل تغییر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس