ad litem

/ˈædˈlaɪtem//ædˈlaɪtem/

(حقوق) کسی که در دادگاه به نمایندگی از سوی صغیر یا سفیه ظاهر می شود

جمله های نمونه

1. Robin Barda for the minors' guardian ad litem.
[ترجمه گوگل]رابین باردا برای قیم کودکان زیر سن قانونی
[ترجمه ترگمان]رابین Barda برای the guardian به سن قانونی رسیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Where a guardian ad litem has been appointed the solicitor must take instructions from the guardian.
[ترجمه گوگل]در مواردی که قیم تعیین شده است، وکیل باید از قیم دستور بگیرد
[ترجمه ترگمان]جایی که یکی از ad litem را انتخاب کرده اند، وکیل باید از قیم نگهداری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. William Helfrecht for the guardian ad litem.
[ترجمه گوگل]ویلیام هلفرشت برای نگهبان آگهی
[ترجمه ترگمان]ویلیام Helfrecht برای سرپرست آگهی تبلیغاتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A guardian ad litem appointed in emergency protection proceedings will usually continue to act in any care proceedings which follow.
[ترجمه گوگل]یک قیم منصوب در اقدامات حفاظتی اضطراری معمولاً در هر اقدام مراقبتی بعدی به فعالیت خود ادامه می دهد
[ترجمه ترگمان]یک تبلیغ محافظ که در جلسات حفاظت اضطراری به کار گرفته می شود، معمولا در هر دادرسی مراقبتی که از آن پیروی می شود، ادامه خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Meanwhile, the guardian ad litem appointed on behalf of the children was preparing her report.
[ترجمه گوگل]در همین حین، قیم منصوب شده از طرف فرزندان در حال تهیه گزارش خود بود
[ترجمه ترگمان]در همین حال، سرپرست ad که به نیابت از کودکان منصوب شده بود، گزارش خود را تهیه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The guardian ad litem is expected to convey the child's views to the court.
[ترجمه گوگل]از قیم انتظار می رود که نظرات کودک را به دادگاه منتقل کند
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که آگهی تبلیغاتی محافظ دیدگاه کودک را به دادگاه منتقل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Karen Davies, solicitor, for the guardian ad litem.
[ترجمه گوگل]کارن دیویس، وکیل مدافع قیم
[ترجمه ترگمان]کارن دیویس، وکیل، برای سرپرست ad
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Very often a guardian ad litem will be appointed before the directions appointment so that he may attend.
[ترجمه گوگل]اغلب اوقات یک قیم قبل از قرار ملاقات تعیین می شود تا بتواند در آن شرکت کند
[ترجمه ترگمان]در اغلب موارد، یک تبلیغ برای نگهبان قبل از قرار ملاقات تعیین می شود تا او بتواند در آن شرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Where a guardian ad litem is not appointed initially there is power to appoint at any subsequent stage in the proceedings.
[ترجمه گوگل]در مواردی که در ابتدا قیم منصوب نشده باشد، در هر مرحله بعدی از رسیدگی، این اختیار وجود دارد که تعیین شود
[ترجمه ترگمان]در جایی که یک تبلیغ محافظ در ابتدا منصوب نمی شود، قدرت برای انتصاب در هر مرحله بعدی در جریان دادرسی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An agent ad litem must obtain special powers from his principal to admit, waive or modify claims, or to compromise or to file a counterclaim or an appeal.
[ترجمه گوگل]یک وکیل باید اختیارات ویژه ای را برای پذیرش، چشم پوشی یا اصلاح ادعاها یا مصالحه یا طرح دعوای متقابل یا تجدیدنظر از مدیر اصلی خود کسب کند
[ترجمه ترگمان]یک عامل می تواند قدرت های ویژه ای را از موکل خود بدست آورد تا ادعاهای خود را بپذیرد، یا ادعاها را نادیده گرفته یا اصلاح کند یا درخواست استیناف کند یا درخواست استیناف دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She is Anna's guardian ad litem for the trial.
[ترجمه گوگل]او قیم آنا برای محاکمه است
[ترجمه ترگمان]او قیم آنا برای محاکمه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A serving probation officer employed full-time in that capacity can not act as a guardian ad litem.
[ترجمه گوگل]افسر مشروط در حال خدمت که به طور تمام وقت در آن سمت استخدام شده است نمی تواند به عنوان قیم عمل کند
[ترجمه ترگمان]یک افسر بازپروری که تمام وقت خود را در این ظرفیت به کار می برد نمی تواند به عنوان یک تبلیغ محافظ عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Such a request would be unusual in public law applications as it would duplicate the role of the guardian ad litem.
[ترجمه گوگل]چنین درخواستی در برنامه های حقوق عمومی غیرمعمول است زیرا نقش قیم را تکرار می کند
[ترجمه ترگمان]چنین درخواستی در برنامه های قانون عمومی غیر معمول خواهد بود چون نقش سرپرست guardian را کپی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The fourth defendant, T., who was unconscious, was represented by the Official Solicitor as guardian ad litem.
[ترجمه گوگل]متهم چهارم، ت که بیهوش بود، به عنوان قیم از سوی وکیل رسمی وکالت داد
[ترجمه ترگمان]مدافع چهارم T ،، که بی هوش بود، توسط نماینده رسمی، به عنوان قیم، معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In practice, social work records where relevant are likely to be introduced into the proceedings via the guardian ad litem.
[ترجمه گوگل]در عمل، سوابق مددکاری اجتماعی در مواردی که مرتبط هستند، احتمالاً از طریق قیم به دادرسی معرفی می‌شوند
[ترجمه ترگمان]در عمل، سوابق کاری اجتماعی که در آن به احتمال زیاد در جریان دادرسی از طریق تبلیغ کنندگان نگهبان معرفی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] منحصر به دعوی، برای دعوی، در جریان رسیدگی به دعوی

انگلیسی به انگلیسی

• (latin) legal term meaning "in this case only" (e.g. "ian thomas appointed by the court, may administer ad litem the settlement of the estate of the late paul hammer")

پیشنهاد کاربران

بپرس