ad infinitum

/ˈædˌɪnˈfɪnətəm//ædˌɪnˈfɪnətəm/

معنی: بی انتها، برای همیشه
معانی دیگر: (لاتین) تا ابد، بی پایان، نامحدود، بی انتها، برای همیشه

بررسی کلمه

صفت و ( adjective, adverb )
• : تعریف: to infinity; without limit or end; endlessly.
مترادف: endlessly, forever, interminably
مشابه: continuously

- Some questions can be debated ad infinitum.
[ترجمه گوگل] برخی از سوالات را می توان تا بی نهایت مورد بحث قرار داد
[ترجمه ترگمان] برخی سوالات را می توان تا ابد مورد بحث قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. You cannot stay here ad infinitum without paying any rent.
[ترجمه گوگل]بدون پرداخت هیچ اجاره ای نمی توانید بی نهایت اینجا بمانید
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید بدون پرداخت اجاره اینجا بمانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The problem would be repeated ad infinitum.
[ترجمه گوگل]مشکل تا بی نهایت تکرار می شود
[ترجمه ترگمان]این مشکل تا ابد تکرار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This cycle repeats itself ad infinitum.
[ترجمه گوگل]این چرخه تا بی نهایت تکرار می شود
[ترجمه ترگمان]این چرخه خودش را تا ابد تکرار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I don't want to go on working here ad infinitum.
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم بی نهایت اینجا کار کنم
[ترجمه ترگمان]دلم نمی خواهد بیش از حد کار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You cannot stay here ad infinitum without paying rent.
[ترجمه گوگل]بدون پرداخت اجاره نمی توانید بی نهایت اینجا بمانید
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید بدون پرداخت اجاره اینجا بمانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. DNA can copy itself within a cell ad infinitum.
[ترجمه گوگل]DNA می تواند تا بی نهایت خود را در یک سلول کپی کند
[ترجمه ترگمان]DNA می تواند خودش را در یک سلول تا ابد کپی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Time proves, delivers, alters and eradicates ad infinitum.
[ترجمه گوگل]زمان تا بی نهایت ثابت می کند، تحویل می دهد، تغییر می دهد و ریشه کن می کند
[ترجمه ترگمان]زمان ثابت می کند، تحویل، تغییر می دهد و eradicates را تا ابد تغییر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Theoretically this can carry on ad infinitum.
[ترجمه گوگل]از نظر تئوری این می تواند تا بی نهایت ادامه یابد
[ترجمه ترگمان]از نظر تئوری، این می تواند تا ابد ادامه داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I have to explain A, then B, and C, and so on ad infinitum.
[ترجمه گوگل]من باید A و سپس B و C و غیره را تا بی نهایت توضیح دهم
[ترجمه ترگمان]من باید A، بعد B و ج را توضیح دهم، و به همین ترتیب تا ابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Without protection schemes, songs in digital form can be copied ad infinitum over the Internet.
[ترجمه گوگل]بدون طرح‌های حفاظتی، آهنگ‌های دیجیتال را می‌توان تا بی نهایت از طریق اینترنت کپی کرد
[ترجمه ترگمان]بدون طرح های حفاظتی، آهنگ ها به شکل دیجیتال می توانند تا ابد روی اینترنت کپی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There was the more significant variation of allowing folders to reside within folders, ad infinitum.
[ترجمه گوگل]تنوع قابل توجه تر اجازه دادن به پوشه ها در داخل پوشه ها، ad infinitum وجود داشت
[ترجمه ترگمان]تغییر قابل توجه بیشتری در اجازه دادن به پوشه ها برای اقامت در پوشه ها وجود داشت، ad infinitum
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The TV station just shows repeats of old comedy programmes ad infinitum.
[ترجمه گوگل]ایستگاه تلویزیونی فقط تکرار برنامه های کمدی قدیمی را بی نهایت نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این ایستگاه تلویزیونی فقط برنامه های کمدی قدیمی را تا ابد ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After all, theatre is a much harder thing to commodify than many other art forms because its value derives from its liveness, and cannot be reproduced and sold ad infinitum.
[ترجمه گوگل]به هر حال، کالایی کردن تئاتر نسبت به بسیاری از اشکال هنری بسیار سخت‌تر است، زیرا ارزش آن از سرزندگی آن ناشی می‌شود و نمی‌توان آن را بی‌نهایت بازتولید کرد و فروخت
[ترجمه ترگمان]بعد از همه، تئاتر چیزی دشوارتر از بسیاری دیگر از اشکال هنری است، زیرا ارزش آن برگرفته از حیات آن است، و نمی تواند آن را تا \"infinitum\" به فروش برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Their banks commanded huge market capitalisations, as financial markets extended their growth ad infinitum.
[ترجمه گوگل]بانک‌های آنها سرمایه‌گذاری‌های عظیمی در بازار داشتند، زیرا بازارهای مالی رشد خود را تا بی نهایت گسترش دادند
[ترجمه ترگمان]بانک های آن ها بازار عظیم market را تحت فرمان گرفتند، چرا که بازارهای مالی رشد خود را تا ابد ادامه دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بی انتها (قید)
ad infinitum

برای همیشه (قید)
ad infinitum, forever, forevermore, ay, aye, evermore

تخصصی

[حقوق] الی غیر النهیه، الی الابد، برای همیشه
[ریاضیات] تا بینهایت، به همین ترتیب تا آخر، به سمت بینهایت
[ریاضیات] به همین ترتیب تا آخر، بینهایت، الی آخر، به سمت بی نهایت

انگلیسی به انگلیسی

• to infinity, endlessly
if something happens ad infinitum, it happens repeatedly in the same way.

پیشنهاد کاربران

تا بینهایت، جاودانه، همواره، تا ابد
دوباره و دوباره، بارها
تا اَبَد، برای همیشه،
no longer possible to discover and annex new land ad infinitum
دیگر امکان کشف و الحاق سرزمین های جدید تا ابَد وجود ندارد.
* همه معانی که سایر کاربران نوشته اند، بسته به موقعیت خاص خود صحیح می باشند
همیشگی، بی پایان ، جاودانه
ad infinitum ( ریاضی )
واژه مصوب: تا بی‏نهایت
تعریف: ادامۀ دنباله‏ای بی‏پایان، طبق قاعده‏ای معین، که معمولاً با سه نقطه نمایش داده می‏شود
الی غیرالنهایه

بپرس