ad hominem

/ˈædˈhɑːmənem//ædˈhɑːmənem/

(در نطق و مباحثه و غیره) توسل به تعصبات و احساسات (به جای عقل و منطق)، حمله یا اعترا­ به اشخاص

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: to the man (Latin). Appealing to a personal interest, emotion, or prejudice rather than to rationality.

(2) تعریف: attacking an opponent personally rather than attacking his or her argument.

جمله های نمونه

1. Ad hominem attacks are a signal of defeat in a debate.
[ترجمه گوگل]حملات Ad hominem نشانه شکست در یک بحث است
[ترجمه ترگمان]حملات نمایندگی مجاز (Ad)نشانه ای از شکست در مباحثات هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And this called the ad hominem fallacy.
[ترجمه گوگل]و این مغالطه ad hominem نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]و این \"مغالطه hominem\" نام دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In an ad hominem argument, the arguer attacks his or her opponent instead the opponent's argument.
[ترجمه گوگل]در یک استدلال ad hominem، استدلال کننده به جای استدلال مخالف به مخالف خود حمله می کند
[ترجمه ترگمان]در یک استدلال ad، the به جای بحث حریف، حریف خود یا حریف خود را مورد حمله قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's very important when thinking about ad hominem fallacies to distinguish between ad hominem attacks and ad hominem fallacies.
[ترجمه گوگل]هنگام فکر کردن به اشتباهات ad hominem بسیار مهم است که بین حملات ad hominem و اشتباهات ad hominem تمایز قائل شوید
[ترجمه ترگمان]در هنگام تفکر درباره fallacies ad برای تمایز بین حملات ad و fallacies ad بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So that's the difference between ad hominem attack, I don't know if that answered your question.
[ترجمه گوگل]بنابراین این تفاوت بین حمله ad hominem است، من نمی دانم که آیا این به سوال شما پاسخ می دهد یا خیر
[ترجمه ترگمان]بنابراین این تفاوت بین ad و حمله است، نمی دانم این سوال شما را پاسخ داده یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cannot get over the same ad hominem, non-evidence based argument being repeated here.
[ترجمه گوگل]نمی توان از همان ad hominem گذشت، استدلال غیر مبتنی بر شواهد در اینجا تکرار می شود
[ترجمه ترگمان]نمی توان همان تبلیغ ad را به دست آورد، استدلالی مبتنی بر شواهد که در اینجا تکرار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An ad hominem is an attack on the person making the argument not on the argument that he is making.
[ترجمه گوگل]ad hominem حمله به فردی است که استدلال می کند نه به استدلالی که او می کند
[ترجمه ترگمان]یک آگهی تبلیغاتی یک حمله به فردی است که بحث را بر سر این استدلال مطرح نمی کند که او در حال ساخت آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The precepts of Centralism rest heavily on a base of ad hominem argumentation, not on empirical evidence of their effectiveness.
[ترجمه گوگل]احکام سانترالیسم به شدت بر مبنای استدلال ad hominem استوار است، نه بر شواهد تجربی اثربخشی آنها
[ترجمه ترگمان]احکام of به شدت بر پایه استدلال hominem ad تکیه دارند، نه بر شواهد تجربی اثربخشی آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This is certainly true, but the interest of the arguments we have considered here is not merely ad hominem .
[ترجمه گوگل]این قطعاً درست است، اما علاقه استدلال‌هایی که در اینجا بررسی کردیم صرفاً ad hominem نیست
[ترجمه ترگمان]این قطعا درست است، اما توجه به بحث هایی که در اینجا در نظر گرفتیم، صرفا \"hominem\" نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If you write an angry letter, your opinion will not be respected. Ad hominem attacks.
[ترجمه گوگل]اگر نامه ای با عصبانیت بنویسید، نظر شما قابل احترام نخواهد بود حملات Ad hominem
[ترجمه ترگمان]اگر یک نامه عصبانی می نویسید، نظر شما مورد احترام نخواهد بود حملات نمایندگی مجاز (Ad)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All comments and views are encouraged and welcomed as long as one's beliefs do not include libel or ad hominem.
[ترجمه گوگل]همه نظرات و دیدگاه ها تشویق و استقبال می شود تا زمانی که اعتقادات فرد شامل افترا یا ad hominem نباشد
[ترجمه ترگمان]تمام نظرات و نظرات آن ها را تشویق و پذیرا هستند تا زمانی که عقاید فرد شامل تهمت و افترا نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Once viewed by critics as petulant and self-consciously rebellious, Mr. Han has moved beyond ad hominem attacks on poets, pop stars and fellow bloggers.
[ترجمه گوگل]آقای هان زمانی که منتقدان آن را متکبر و خودآگاه عصیانگر می دانستند، فراتر از حملات ad hominem به شاعران، ستاره های پاپ و وبلاگ نویسان دیگر حرکت کرده است
[ترجمه ترگمان]آقای \"هان\" زمانی که از منتقدان به عنوان فردی خشمگین و self به نظر می رسید، از حملات ad به شاعران، ستاره های پاپ و bloggers هم کار خود فراتر رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Claiming that anyone unmoved by green hysteria is thereby in need of treatment raises the Argumentum ad Hominem to new heights.
[ترجمه گوگل]این ادعا که هر کسی که تحت تأثیر هیستری سبز قرار نگرفته باشد، در نتیجه نیاز به درمان دارد، Argumentum ad Hominem را به ارتفاعات جدیدی ارتقا می دهد
[ترجمه ترگمان]ادعای اینکه هر کسی تحت تاثیر هیستری سبز باشد در نتیجه نیاز به درمان است که تبلیغ argumentum را به ارتفاعات جدید افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Be friendly as a matter of policy. Turn the other cheek in the face of ad hominem attacks. It might seem crazy, but it works.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک موضوع سیاست دوستانه باشید گونه دیگر را در برابر حملات ad hominem بچرخانید ممکن است دیوانه کننده به نظر برسد، اما کار می کند
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک موضوع در مورد سیاست رفتار دوستانه داشته باشید گونه دیگر را در مواجهه با حملات hominem تبلیغ کنید ممکن است دیوانه به نظر برسد، اما کارساز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• directed at a person's emotions or personal sensitivities as opposed to rationale or objective facts (especially as in a court trial, whether in appeal or in attack)

پیشنهاد کاربران

[حمله] شخصی
[نقد] شخصی
[نقد] غرض ورزانه
ترور شخصیتی
نقد یک متفکر بر مبنای زندگی شخصی اش نه افکارش

بپرس