ad

/ˈæd//æd/

معنی: حرف اضافه لاتینی
معانی دیگر: پیشوند: به سوی، به علاوه ی، نزدیک بودن به (در کلماتی که اصل آنها لاتین است قبل از c و q می شود ac-، قبل از f می شود af-، قبل از sc و sp و st می شود a-)، مخفف: (عامیانه) آگهی، مخفف: (تنیس) اولین امتیاز پس از اتمام یک دور بازی، (دارو سازی) به مقدار، تا، به منظور ساختن ...، پیشوندی است لاتین به معنی به
ad _
پسوند (اسم ساز):، برخی نمرات جمع [dyad]، عنوان برخی اشعار [iliad]، پسوند (قیدساز): به سوی، در جهت [caudad]

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: advertisement.
مشابه: advertisement, commercial, plug

- There are so many ads during these movies on TV!
[ترجمه گوگل] تبلیغات زیادی در طول این فیلم ها در تلویزیون وجود دارد!
[ترجمه ترگمان] در طول این فیلم ها تبلیغات زیادی در تلویزیون وجود دارد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• : تعریف: advertising.

- The company is launching new ad campaign for its product.
[ترجمه سوگند] شرکت پویش تبلیغاتی جدیدی را برای محصولش راه اندازی می کند.
|
[ترجمه گوگل] این شرکت در حال راه اندازی کمپین تبلیغاتی جدید برای محصول خود است
[ترجمه ترگمان] شرکت کمپین تبلیغاتی جدیدی را برای محصولاتش راه اندازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
پیشوند ( prefix )
(1) تعریف: to; toward.

- adjoin
[ترجمه گوگل] مجاورت کردن
[ترجمه ترگمان] وصلت دادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- adolescent
[ترجمه گوگل] نوجوان
[ترجمه ترگمان] نوجوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: near.

- adrenal
[ترجمه گوگل] آدرنال
[ترجمه ترگمان] آدرنالی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "anno Domini" (Latin); in the year of the Lord, or since the birth of Jesus Christ (used in designating dates).

جمله های نمونه

1. ad in
به نفع کسی که سرو می زند

2. ad out
به نفع دریافت کننده ی سرو

3. guardian ad litem
قیم شخص بی صلاحیت (در دادگاه)

4. the ad hoc committee on curriculum review
شورای ویژه جهت بررسی برنامه ی درسی

5. she praised her children ad nauseam
آنقدر از بچه های خودش تعریف کرد که حال ما به هم خورد.

6. the committee meets on an ad hoc basis
شورا بر حسب نیاز تشکیل جلسه می دهد.

7. that city fell in a. d. 90
آن شهر در سنه ی نود میلادی سقوط کرد.

8. the medieval period extended roughly from a. d. 500 to 1500
قرون وسطی تقریبا از 500 تا 1500 میلادی ادامه داشت.

9. the invasion of england by the normans in a. d. 1066
گرفتن انگلستان توسط نورمان ها در سال 1066 میلادی

10. Rome annexed the Nabatean kingdom in 106 AD.
[ترجمه گوگل]روم در سال 106 پس از میلاد پادشاهی نبطیان را ضمیمه خود کرد
[ترجمه ترگمان]رم در ۱۰۶ بعد از میلاد پادشاهی Nabatean را تصرف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Charlemagne was crowned Emperor on Christmas Day 800 AD.
[ترجمه گوگل]شارلمانی در روز کریسمس 800 پس از میلاد تاجگذاری کرد
[ترجمه ترگمان]چارل مگن در روز کریسمس ۸۰۰ میلادی امپراتور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Environmentalists attacked the company's ad as a public-relations exercise.
[ترجمه گوگل]محیط بانان به تبلیغ این شرکت به عنوان تمرین روابط عمومی حمله کردند
[ترجمه ترگمان]متخصصان محیط زیست به تبلیغ این شرکت به عنوان یک ورزش با روابط عمومی حمله کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We put an ad in the local paper.
[ترجمه گوگل]ما یک آگهی در روزنامه محلی گذاشتیم
[ترجمه ترگمان]ما یک تبلیغ در روزنامه محلی گذاشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They've placed an ad for someone to baby-sit the youngsters in the evening.
[ترجمه گوگل]آنها تبلیغی برای کسی گذاشته اند که در شب به بچه ها بنشیند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک تبلیغ برای کسی که در عصر حاضر است در آنجا بنشینند، قرار داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Problems were solved on an ad hoc basis.
[ترجمه گوگل]مشکلات به صورت موقت حل شد
[ترجمه ترگمان]مشکلات بر مبنای تک کاره حل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. In one ad the viewer scarcely sees the car's exterior.
[ترجمه گوگل]در یک آگهی بیننده به ندرت نمای بیرونی ماشین را می بیند
[ترجمه ترگمان]در یک تبلیغ، بیننده به ندرت ظاهر ماشین را می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. This is an ad hoc committee specially established to deal with a particular subject.
[ترجمه گوگل]این یک کمیته موقت است که به طور ویژه برای رسیدگی به یک موضوع خاص ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]این یک کمیته ویژه است که برای رسیدگی به یک موضوع خاص ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. It said in the job ad that they wanted proficiency in at least two languages.
[ترجمه گوگل]در آگهی کار گفته شده بود که آنها حداقل به دو زبان می خواهند
[ترجمه ترگمان]در آگهی استخدامی نوشته شده بود که آن ها حداقل به دو زبان مهارت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Middle English was spoken from about AD 1100 to 1450.
[ترجمه گوگل]انگلیسی میانه از حدود 1100 پس از میلاد تا 1450 صحبت می شد
[ترجمه ترگمان]زبان انگلیسی از حدود ۱۱۰۰ میلادی به سال بعد از میلاد مسیح گفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. He placed/put a personal ad in The Times.
[ترجمه گوگل]او یک آگهی شخصی در تایمز گذاشت/ گذاشت
[ترجمه ترگمان]او یک آگهی شخصی را در روزنامه تایمز قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حرف اضافه لاتینی (اسم)
ad

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Art Director
موضوع: عمومی
مدیر هنری
عبارت کامل: right ear
موضوع: پزشکی
گوش راست
عبارت کامل: Andorra
موضوع: مکان و موقعیت
مخفف کشور آندورا

انگلیسی به انگلیسی

• toward, at
advertisement
an ad is an advertisement; an informal word.
you use ad in dates to indicate the number of years or centuries since the year in which jesus christ is believed to have been born.

پیشنهاد کاربران

A. D = پس از میلاد
تبلیغ
مثال: She placed an ad in the local newspaper.
او یک تبلیغ در روزنامه محلی قرار داد.
Anno Domini ) used to show that a date is a particular number of years after the birth of Christ Synonym : CE ⇒ BC
آگهی تبلیغاتی
بعد از میلاد، میلادی، پیشوندی است لاتین به معنی ( به ) ، ورزش: امتیاز، روانشناسی: انحراف متوسط
advertisement
آگهی، اعلان ( محاوره ) - با حروف کوچک نوشته می شود.
اجزاء واژگان پزشکی ( پسوندها، پیشوندها و ریشه های واژگان ) به همراه معنی، مثال و توضیح مثال:
Word parts ( اجزاء واژگان ) Meaning / ( معنی ) Example / ( مثال ) Definition of Example / ( توضیح مثال )
ad , ad toward , near ad / duct to move toward the midline
addict
معتاد
علاوه بر معانی فوق اگر با حروف بزرگ و قبل سال نوشته شود اشاره به سال میلادی می کند . مثال :
in the year AD 79, nearly 2000 years earlier , the people of the busy town of pompeii were hurrying about their lives.
مخفف Audio Description
توصیف شفاهی ( در حوزه مطالعات ترجمه )
توضیح دار کردن فیلم برای افراد نابینا و کم بینا
و تلفظ هم اینجوریه که ad => اَد خونده میشه
ولی . A. D همین طوری اِی دی خونده میشه
دوستان توجه کنید اگر با حروف کوچیک اومده باشه ( ad ) => مخفف کلمه advertisment هست و معنی آگهی و تبلیغات میده
ولی اگه با حروف کوچیک و با . بعد حروف ( . A. D ) اومده باشه => مخفف anno domini هست اگه اشتباه نکنم و معنیش میشه پس از میلاد مسیح و برای بیان تاریخ به کار میره
ad ( بازاریابی )
واژه مصوب: تبلیغ
تعریف: هر نوع پیام آگاهی رسان یا ترغیبی یا متقاعدکننده که فرد یا شرکت یا سازمان در رسانه های گوناگون منتشر می کند==ad ( بازاریابی ) ==
توضیحاتی در رابطه با ad به معنای آگهی
واژه ad مخفف advertisement ( به معنای تبلیغ ) است. این واژه معمولا به صورت جمع استفاده می شود و به محتوای منتشر شده ( معمولا در رسانه ها ) به هدف معرفی یا تبلیغ یک محصول یا اطلاع رسانی اشاره می کند.
منبع: سایت بیاموز
میتونه مخفف assistant director هم باشه، که اگر اشتباه نکنم میشه دستیار کارگردان.
A first assistant director, 1st AD, or simply assistant director, manages the logistics of creating a film or a television series. These professionals oversee production heads and serve as a point of contact between the director and the rest of a production's cast and crew.
...
[مشاهده متن کامل]

پس از میلاد مسیح
مخفف
Anno Domini
آگهی تبلیغاتی

Creat ad : یعنی تبلیغ ساختن - تبلیغ کردن
Ad از advertise میادش معنیش میشه آگهی تبلیغاتی / تبلیغ noun
Ads هم میگن
Ad بعد میلاد هم معنی میده
BC قبل میلاد
پس از میلاد مسیح ( میلادی )
ADمخفف anno domini هست
AD یعنی بعداز میلاد مسیح
کلمه anno domini متعلق به زبان لاتین قرون وسطی می باشد و به معنی ( در سال خداوند ما ) است.
آگهی
Associated degree
فوق دیپلم
AD: the year of our Lord , from Anno Domini ( Latin ) , used in the Christian calendar to count years since the birth of Christ; many people prefer CE as an alternative[Common Era]
ارزش افزوده

Anno Domini
بعد از میلاد مسیح
Anno domini
In the year of our lord
بعدازمیلاد
تبلیغ
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٦)

بپرس