actualisation
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
به طور مشخص در فلسفه، روانشناسی، زبان شناسی، علوم سیاسی و به طور کلی در علوم انسانی
actualisation به معنای فعلیت یافتن، بالفعل کردن، بالفعل سازی، تحقق کامل بخشیدن ( یافتن )
در برابر potentialisation به معنای بالقوه سازی، بالقوه کردن
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
According to Luhmann, meaning is merely the unity of actualisation and potentialisation.
ترجمه: از نظر لومان معنا چیزی جز وحدت فعلیت یافتن و بالقوه سازی نیست.
یا، از نظر لومان معنا تنها وحدت فعلیت یافتن و بالقوه سازی است.
actualisation به معنای فعلیت یافتن، بالفعل کردن، بالفعل سازی، تحقق کامل بخشیدن ( یافتن )
در برابر potentialisation به معنای بالقوه سازی، بالقوه کردن
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
ترجمه: از نظر لومان معنا چیزی جز وحدت فعلیت یافتن و بالقوه سازی نیست.
یا، از نظر لومان معنا تنها وحدت فعلیت یافتن و بالقوه سازی است.