1. a gay activist
طرفدار حقوق مدنی هم جنس بازان
2. Local activist groups have become increasingly vociferous as the volume of traffic passing through the village has grown.
[ترجمه گوگل]با افزایش حجم ترافیک عبوری از روستا، گروه های فعال محلی به طور فزاینده ای پر سر و صدا شده اند
[ترجمه ترگمان]گروه های فعال محلی به طور فزاینده ای صدای جیغ مانند حجم ترافیک عبوری از این روستا را افزایش داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He's been a trade union/party activist for many years.
[ترجمه گوگل]او سالهاست که یک فعال اتحادیه کارگری/حزبی بوده است
[ترجمه ترگمان]او چندین سال است که یک فعال صنفی \/ حزبی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He's been a trade union activist for many years.
[ترجمه گوگل]او سالها فعال صنفی بوده است
[ترجمه ترگمان]او چندین سال است که یک فعال اتحادیه تجاری بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But as an activist, I knew how critical her work was.
[ترجمه گوگل]اما به عنوان یک فعال، می دانستم که کار او چقدر انتقادی است
[ترجمه ترگمان]اما به عنوان یک فعال، من می دانستم که کار او چقدر مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Local author and health activist Protasia Torkington officially opened the play area today.
[ترجمه گوگل]پروتاسیا تورکینگتون، نویسنده محلی و فعال سلامت، امروز به طور رسمی منطقه بازی را افتتاح کرد
[ترجمه ترگمان]Protasia Torkington، نویسنده و فعال بهداشت محلی، امروز رسما منطقه بازی را افتتاح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Dreams and dialectics Hippy and student activist continue to recognize each other as allies.
[ترجمه گوگل]رویاها و دیالکتیک هیپی و فعال دانشجویی همچنان یکدیگر را به عنوان متحد می شناسند
[ترجمه ترگمان]رویاها و دیالوگ های Hippy و فعالان دانشجویی به یکدیگر به عنوان هم متحد ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Maria del Carmen Asencio, a great activist and a good friend of mine, was among them.
[ترجمه گوگل]ماریا دل کارمن آسنسیو، یک فعال بزرگ و دوست خوب من، در میان آنها بود
[ترجمه ترگمان]ماریا دل کارمن Asencio، یک فعال بزرگ و یکی از دوستان خوب من، بین آن ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Sister Souljah is a black political activist turned rapper.
[ترجمه گوگل]خواهر سولجا یک فعال سیاسی سیاه پوست است که به رپ تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]خواهر Souljah یک فعال سیاسی سیاه پوست به نام rapper است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There they fell under the influence of activist revivalists and reformers.
[ترجمه گوگل]در آنجا تحت تأثیر احیاگران و اصلاح طلبان فعال قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]در آنجا تحت نفوذ فعالان حقوق بشر و اصلاح طلبان قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The Activist Confederations were to be associate members who were to disseminate the belief in corporatism throughout the community.
[ترجمه گوگل]کنفدراسیونهای فعال باید اعضای مرتبطی باشند که اعتقاد به شرکتگرایی را در سراسر جامعه منتشر کنند
[ترجمه ترگمان]گروه کنفدراسیون های عضو باید اعضایی با اعضای گروه باشد که اعتقاد به corporatism در سراسر جامعه را منتشر می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He wanted to get out of the old activist scene and transform himself into a modern, successful businessman.
[ترجمه گوگل]او می خواست از صحنه قدیمی فعالان خارج شود و خود را به یک تاجر مدرن و موفق تبدیل کند
[ترجمه ترگمان]او می خواست از صحنه فعال سیاسی خارج شود و خود را تبدیل به یک تاجر موفق و موفق تبدیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Antigang activist and actor Edward James Olmos, for one, took the podium at the 1996 Democratic national convention.
[ترجمه گوگل]ادوارد جیمز اولموس، فعال و بازیگر ضد باند، برای اولین بار در کنوانسیون ملی دموکرات ها در سال 1996 روی سکو رفت
[ترجمه ترگمان]\"ادوارد جیمز Olmos\" فعال سیاسی و فعال \"ادوارد جیمز Olmos\" (Edward James Olmos)در سال ۱۹۹۶ در گردهمایی ملی دموکرات سال ۱۹۹۶ شرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید