active duty


خدمت تمام وقت (به ویژه در نیروهای مسلح)، خدمت زیر پرچم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the status of full-time service or work, esp. in the military.

- He's been in the reserves, but he will soon go on active duty.
[ترجمه گوگل] او در تیم ذخیره بوده است، اما به زودی به خدمت خواهد رفت
[ترجمه ترگمان] او در قوای ذخیره است، اما به زودی وظیفه فعال خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. More than 20,000 women are on active duty.
[ترجمه گوگل]بیش از 20000 زن در حال انجام وظیفه هستند
[ترجمه ترگمان]بیش از ۲۰،۰۰۰ زن در حال انجام وظیفه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. About 10 were interviewed, and nine remain on active duty.
[ترجمه گوگل]حدود 10 نفر مصاحبه شدند و 9 نفر همچنان در حال انجام وظیفه هستند
[ترجمه ترگمان]حدود ۱۰ نفر مصاحبه شدند و نه نفر در حال انجام وظیفه فعال باقی ماندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He is the first commander-in-chief without active duty military experience since Franklin D. . Roosevelt.
[ترجمه گوگل]او اولین فرمانده کل است که از زمان فرانکلین دی روزولت
[ترجمه ترگمان]او اولین فرمانده کل بدون سابقه خدمت وظیفه فعال از زمان فرانکلین دی روزولت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. On Capitol Hill the number of policemen on active duty was doubled.
[ترجمه گوگل]در کاپیتول هیل تعداد نیروهای پلیس در حال انجام وظیفه دو برابر شد
[ترجمه ترگمان]در کاپیتول هیل تعداد ماموران پلیس دو برابر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They retired from active duty early in 194
[ترجمه گوگل]آنها در اوایل سال 194 از وظیفه بازنشسته شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها از ابتدای ماموریت فعال در ۱۹۴ (۱۹۴)بازنشسته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Lawyers said a general on active duty, Herna n Rami rez, was also indicted.
[ترجمه گوگل]وکلای دادگستری گفتند که یک ژنرال فعال به نام هرنا رامی رز نیز متهم شده است
[ترجمه ترگمان]وکلا گفتند که یک ژنرال در مورد وظیفه فعال، Herna آقای رامی rez نیز تحت تعقیب بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. During its time in Oxfordshire it's seen active duty most recently in the Gulf War.
[ترجمه گوگل]در طول مدت حضورش در آکسفوردشایر، اخیراً در جنگ خلیج‌فارس فعالیت‌های فعالی داشته است
[ترجمه ترگمان]در طی دوران خود در Oxfordshire به تازگی به عنوان یک وظیفه فعال در جنگ خلیج فارس دیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Active duty personnel have access to military doctors and retirees have access to veterans hospitals for service-related ailments, he noted.
[ترجمه گوگل]وی خاطرنشان کرد: کارکنان وظیفه به پزشکان نظامی و بازنشستگان برای بیماری های مربوط به خدمت به بیمارستان های جانبازان دسترسی دارند
[ترجمه ترگمان]وی خاطرنشان کرد که پرسنل وظیفه فعال دسترسی به پزشکان نظامی و بازنشستگان دارند که به بیمارستان های قدیمی برای بیماری های مرتبط با خدمات دسترسی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Scores of existing officers will be released for active duty by the creation of a police civil service.
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از افسران موجود با ایجاد یک سرویس مدنی پلیس برای انجام وظیفه آزاد خواهند شد
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از افسران موجود از طریق ایجاد یک خدمات شهری پلیس آزاد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The morning after the bombing, he re-ported for active duty.
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد از بمباران، او مجدداً برای انجام وظیفه خود بازگشت
[ترجمه ترگمان]صبح بعد از بمب گذاری، او دوباره به وظیفه فعال منتقل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. May 27: the last Soviet troops on active duty in Czechoslovakia were withdrawn.
[ترجمه گوگل]27 مه: آخرین نیروهای شوروی فعال در چکسلواکی خارج شدند
[ترجمه ترگمان]۲۷ می: آخرین سربازان شوروی که در چکسلواکی خدمت کرده بودند از کشور خارج شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Joining ROTC meant that I would go on active duty after law school.
[ترجمه گوگل]پیوستن به ROTC به این معنی بود که من بعد از مدرسه حقوق به خدمت مشغول خواهم شد
[ترجمه ترگمان]به این معنا بود که من بعد از مدرسه حقوق کار خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His last active duty assignment was as Deputy Chief of Naval Education and training headquartered at the Naval Air Station Pensacola, Florida.
[ترجمه گوگل]آخرین مأموریت فعال او به عنوان معاون رئیس آموزش و آموزش نیروی دریایی بود که مقر آن در ایستگاه هوایی نیروی دریایی پنساکولا، فلوریدا بود
[ترجمه ترگمان]آخرین ماموریت فعال او به عنوان معاون رئیس آموزش نیروی دریایی و مرکز فرماندهی پایگاه هوایی نیروی دریایی فلوریدا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The military's fraternization policies prohibit active duty personnel from marrying local civilians, military spokeswoman Lieutenant Colonel Josslyn Aberle told the newspaper.
[ترجمه گوگل]سرهنگ جاسلین ابرل، سخنگوی ارتش، به روزنامه گفت که سیاست‌های برادری ارتش، پرسنل وظیفه را از ازدواج با غیرنظامیان محلی منع می‌کند
[ترجمه ترگمان]سرهنگ سرهنگ Josslyn Aberle، سخنگوی ارتش، به روزنامه گفت که سیاست های fraternization نظامی پرسنل فعال وظیفه را از ازدواج با شهروندان محلی منع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• military duty in which one is actively serving on a military base

پیشنهاد کاربران

حین خدمت
به نیروی تمام وقت در ارتش آمریکا اطلاق میشه، تمام وقت

بپرس