دیکشنری
مترجم
بپرس
activated
دنبال کنید
جمله های نمونه
1. activated charcoal
زغال کنشور
2. smoke and fire activated the alarm
دود و آتش،آژیر را به صدا درآورد.
پیشنهاد کاربران
عصبانی شدن
فعال شده
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها