acting in ( روانشناسی )
واژه مصوب: درون کنشنمایی
تعریف: گونهای مقاومت که در آن مُراجع در طول رواندرمانی آرزوهای واپسرانده را، نه با کلمات، بلکه با عمل تخلیه می کند
واژه مصوب: درون کنشنمایی
تعریف: گونهای مقاومت که در آن مُراجع در طول رواندرمانی آرزوهای واپسرانده را، نه با کلمات، بلکه با عمل تخلیه می کند