act on impulse

انگلیسی به انگلیسی

• act spontaneously; act without prior planing

پیشنهاد کاربران

I'm acting on impulse
من کارم یهوییه. . .
چند معنی مختلف برای عبارت "act on impulse" :
1. **عمل کردن بر اساس انگیزه ناگهانی**
2. **تصمیم گیری بدون فکر قبلی**
3. **عمل کردن بدون برنامه ریزی**
...
[مشاهده متن کامل]

4. **واکنش نشان دادن به احساسات لحظه ای**
5. **انجام دادن کاری بدون تحلیل منطقی**

از روی وسوسه/هوس عمل کردن
وسوسه شدن و عملی را انجام دادن
وسوسه شدن و عملی کردن
اقدام بدون فکر/ناگهانی
اقدام عاجل، عمل از سر اضطرار
عمل بر اساس تکانه

بپرس