act for

جمله های نمونه

1. He invested his lawyer with complete power to act for him.
[ترجمه گوگل]او وکیل خود را با قدرت کامل سرمایه گذاری کرد تا برای او اقدام کند
[ترجمه ترگمان]اون وکیلش رو با قدرت کامل سرمایه گذاری کرد تا براش کار کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I have authorized him to act for me while I am away.
[ترجمه گوگل]من به او اجازه داده ام تا زمانی که من دور هستم برای من عمل کند
[ترجمه ترگمان]من به او اجازه داده ام در حالی که من نیستم، برای من کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's just putting on an act for the boss's benefit.
[ترجمه گوگل]او فقط به نفع رئیس است
[ترجمه ترگمان]اون فقط داره برای نفع رئیس عمل می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I'm designating you to act for me while I am away.
[ترجمه گوگل]من شما را تعیین می کنم تا زمانی که من نیستم برای من عمل کنید
[ترجمه ترگمان]می خواهم در این مدت که من نیستم، این کار را برای من انجام دهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He confidentially authorized me to act for him while he is abroad.
[ترجمه گوگل]او محرمانه به من اجازه داد تا زمانی که در خارج از کشور است برای او اقدام کنم
[ترجمه ترگمان]او به من اجازه داد تا زمانی که او در خارج است برای او کار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He has the authority to act for the commissar.
[ترجمه گوگل]او این اختیار را دارد که برای کمیسر اقدام کند
[ترجمه ترگمان]او قدرت عمل برای the را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In my absence the assistant manager will act for me.
[ترجمه گوگل]در غیاب من، دستیار مدیر به جای من اقدام خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]در غیاب من دستیار مدیر برای من کار خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His solicitors are continuing to act for him.
[ترجمه گوگل]وکلای او همچنان به اقدامات خود برای او ادامه می دهند
[ترجمه ترگمان]مشاوران حقوقی او به فعالیت برای او ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His secretary will act for him in all his affairs.
[ترجمه گوگل]منشی او در تمام امور به جای او عمل خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]منشی او در تمام کاره ای او برای او عمل خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Parliament itself could substitute an act for an earlier one.
[ترجمه گوگل]خود پارلمان می تواند یک قانون را جایگزین مصوبه قبلی کند
[ترجمه ترگمان]پارلمان خود می تواند یک اقدام برای یک اقدام قبلی را جایگزین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This is a delicate balancing act for Mr Carr, however.
[ترجمه گوگل]با این حال، این یک اقدام متعادل کننده ظریف برای آقای کار است
[ترجمه ترگمان]با این حال، این یک عمل توازن ظریف برای کار آقای کار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ramsey's last act for the Durham diocese was to publish a collection of his Durham Essays and Addresses.
[ترجمه گوگل]آخرین اقدام رمزی برای اسقف نشین دورهام انتشار مجموعه ای از مقالات و آدرس های دورهمی خود بود
[ترجمه ترگمان]آخرین اقدام رمزی برای اسقف نشین دوره ام عبارت بود از انتشار مقالات و نشانی های موسسه دوره ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The barrister did not act for Miss Tucker at the retrial.
[ترجمه گوگل]وکیل دادگستری برای خانم تاکر در دادگاه مجدد اقدامی نکرد
[ترجمه ترگمان]وکیل مشاور برای آزمایش مجدد برای دوشیزه تاکر در دادگاه تجدید نظر نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Fontana did not have to put on an act for long: Patrols and operations were daily.
[ترجمه گوگل]فونتانا مجبور نبود برای مدت طولانی دست به عمل بزند: گشت‌ها و عملیات‌ها روزانه بودند
[ترجمه ترگمان]فونتانا هم نیازی به کار کردن برای مدت زمانی طولانی نداشت: گشتی ها و عملیات روزانه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This year's Budget looks set to be a precarious high-wire act for the Chancellor.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که بودجه امسال برای صدراعظم یک اقدام پرمخاطره باشد
[ترجمه ترگمان]بنظر می رسد که بودجه امسال یک اقدام precarious برای صدراعظم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• do something on behalf of someone else; stand in someone else's place; assist someone

پیشنهاد کاربران

To represent someone, especially in a court
of law or by doing business for them
به وکالت از - به نمایندگی از

بپرس